دیگر نخواهم گشت عاقل چای لطفا

دیگر نخواهم گشت عاقل، چای لطفا..!
من ، یاد تو ، افکار باطل، چای لطفا..!

تلخ است کام من شبیه قهوه ی ترک
غمباد جا خوش کرده در دل، چای لطفا ..!

میگردم عمری مثل آهوی پریشان
دنبال تو منزل به منزل ، چای لطفا..!

دکتر برای درد قلبم نسخه پیچید
بی دارچین، با اندکی هل، چای لطفا..!

تو، هم چنان از خاطراتم می گریزی
من،فکر و ذهنم بر تو مایل ، چای لطفا ..!

خم شد غرورم زیر پای بی محلیت
من له شدم، اما چه حاصل ؟ چای لطفا..!

وقتی که دست از آرزویت برندارد
باید گرفت این قلب را گل ، چای لطفا..!

دیگر بریدم از تمام دلخوشی ها
مبهوت و گیج و منگ و غافل ، چای لطفا..!

سیرم من از دنیا و از نامردمی هاش
اصلا کمی زهر هلاهل ..چای لطفا..!

#نفیسه_سادات_موسوی


💫🎋
دیدگاه ها (۳)

همره موج میشوم , راهی اوج میشومفوج به فوج میشوم "باز مقابلم ...

نشود فاش کسی آنچه میان من و توستتا اشارات نظر نامه رسان من ت...

َبغلم کردن و هی ناز کشیدن .....#ممنوع!دست دور کمرم حلقه اکید...

من شاعرِ این شعرهای بی سرانجاممشیرین تر از لیلایم و دوری‌ست ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط