من شاعر این شعرهای بی سرانجامم

من شاعرِ این شعرهای بی سرانجامم
شیرین تر از لیلایم و دوری‌ست فرجامم

شیری که من بودم شده صید نگاهِ تو...
پابندِ چشمت کرده ای بی دانه و دامم!

فکر و خیالم گشته ای؛ این روزها در من...
یاد تو جولان می‌دهد از صبح تا شامم!

در سرزمینِ سینه ی من پادشاهی کن...
وقتی که با لبخندهایت می‌کنی رامم!

زیباترین حسِ جهان گل می‌کند در من...
جاری شود بر روی لب هایت اگر نامم!

هرچند سهم من نخواهی شد ولی ای کاش
گاهی کنی با یک نگاهِ ساده آرامم...

یک جرعه از لب های خود ما را ننوشاندی...
ساقی تویی اما منِ عاشق تهی جامم!

از آسمان من تمامِ شهر کوچیده...
پر می‌زنی روزی تو هم ای عشق! از بامم

تو مطلعِ این شعرهایِ بی سرانجامی...
من شاعرِ این شعرهایِ بی سرانجامم!

#طاهره_اباذری_هریس
دیدگاه ها (۱)

َبغلم کردن و هی ناز کشیدن .....#ممنوع!دست دور کمرم حلقه اکید...

دیگر نخواهم گشت عاقل، چای لطفا..!من ، یاد تو ، افکار باطل، چ...

ای آنکه دلم از غم تو شد متلاشیسخت است کنار دل تنگم، تو نباشی...

گرچه بر چشمت جسارت کرده، آهو را ببخش گرچه خود را جا زده جای ...

black flower(p,223)

چند پارتی (درخاستی)

تک پارتی از نامجون

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط