پارت کما

‌⭐پارت ۱/کما⭐‌
یااا اجوشی آروم برون خب
هوی مگه کری؟با توام....

ـــــشروع داستان
داشتم میروندم سمت خونمون نباید دیر میکردم آخه تولد پدرم بود البته نا پدریم.
خب داستان از این قراره که من وقتی ۸ سالم بود پدر و مادرم فوت میشن و منو یک خانواده پولدار به سرپرستی می‌گیرند...
الان ۱۳ سال از اون روز میگذره و امروز درست همون روزه

تهیونگ:ای بابا این دختره کجا موند پس؟
مادر:پسرم ات نیومد؟
تهیونگ: الان بهش زنگ میزنم.
>مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد لطفا...
>مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد لطفا...
>مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد لطفا...
یعنی چی چرا بر نمیداره؟


ات:یااا اجوشی آروم برون خب.
هوی مگه کری؟باتوام!
انگار صدامو نمیشنید رفتم سمت ماشینش که پیاده شد انگار هول کرده بود داشت آروم آروم میومد سمتم.
ات:هوی داری چیکار میکنی؟
اومد سمتم خیلی بهم نزدیک شده بود از ترس چشامو بستم ولی وقتی باز کردم وحشت زده شدم اون از توم گذشت،
بعد از چند مین از شوک در اومدم و پشت سرمو نگاه کردم ولی با صحنه ی غیر منتظره ای مواجح شدم....



خب دوستان چطور بود؟🥹
خوشتون میاد؟
اگه بده لطفا هیت ندین😔
اولین بارمه😔
ولی اگه خوشتون اومد فقط کافیه کامنت مثبت بزاری😅
و اگه فالوم نداری حتما فالو کن که گمم نکنی و باقیشو بتونی بخونی♥️
شروط=
۵ تا لایک
۵تا کامنت
۲۰تایی بشیم
دیدگاه ها (۲۵)

‌⭐پارت ۲/کما⭐‌+جنازه ی بی روحم افتاده بود کف خیابون .پشمام ر...

اولین فیک چنلمون💗نام:کما🖤شخصیت های اصلی:تهیونگ-ا/تشخصیت های ...

پارت 2&:اوه خدای من یعنی قراره با آقای جنون ورزش کنیم؟ (خوشح...

جیمین فیک زندگی پارت ۴۱#

هنوز هیچی نشده شروع کردم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط