چه شبهایی که چون سایه خزیدم پای قصر تو

چه شبهایی که چون سایه خزیدم پایِ قصر تو ، ، ،

به امیدی که مهتاب رُخت بینم در ایوانت . . .❣️

#شهریار
دیدگاه ها (۱)

هرکه قدر حرف نشناسد مکن با او خطاب ، ، ،🍁 حیف باشد حیف جز با...

مهربان باشامااین را هم بپذیر کههمه تو را دوست نخواهند داشت.....

هیچ چیز قوی‌تر از صبر و زمان نیست و همه چیز برای کسی که می‌د...

باید دنبال خانه ای با بالکن کوچک می‌گشتم ، ، بالکنی به قد یک...

کدوم یکی از کتاب هارو خوندین🤨🤔رقبای الهی اخگری در خاکستر نات...

به فریادمٖ رس ای پیر خراباتبه یک جرعه جوانم کن که پیرمبه گیس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط