part 2
part 2
ا.ت
وقتی رسیدم دم در رستوران و پیاد شدم چشام سیاهی رفت و دیگه هیچی نفهمیدم
وقتی خواستم چشامو باز کنم انتطار داشتم توی یک اتاق خالی و دست بسته روی یک صندلی باشم
ولی روی تخت بودم یک نگا به دور برم کردم
خیلی اتاق قشنگی بود
نمیدونم چرا ولی حس ترس نداشتم
یک صداهای از پشت در می‌شنیدم
به خاطر همین خودمو دوباره زدم به خواب
(کوک_ بادیگارد " )
_دختره رو اوردین ؟
"بله قربان تو اتاق هستن
کوک
وارد اتاق که شدم دیدم هنوز خوابه
خیلی کیوت خوابیده بود ولی حیف نمیتونستم نه چهرمو نشون بدم نه واقعیت رو بهش بگم
رفتم نزدیک تر که مطمعن بشم هنوز خوابه
که اره واقعا خواب بود
کوک : دقیقا مثل یک خرگوش کوچولو خوشکلی
هیچ چیزی نمیتونه تورو توصیف کنه کاشکی از یک راهی خودت میفهمیدی که ...
در باز شد
"قربان
_شششششش آروم مگه نمیبینی خوابه اگه بیدار بشه و چهره ی منو ببینه ... اوفف ولش کن کارتو بگو
"برادرتون اومدن آقای کیم
_باشه الان میام
ا.ت
وقتی رفت بیرون از زیر پتو اومدم بیرون یک نگاهی به اتاق کردم و همینجور حرف های اون مرد توی سرم اکو میشد من فقط اینو میدونستم که افتادم دست یک مافیا و کار راحتی نیست که بخوام فرار کنم ولی باید فرار کنم
(کوک _ تهیونگ*)
_ سلام ته چطوری :)
*الان وقت احوال پرسی نیست
_چیشده
*سویونگ رو یادته ؟
_اره
*پیدامون کرده اینجور که شنیدم کاری به من نداره ولی ا.ت و تو در خطرین چون اون دنبال هم شرکت ا.ت هست و هم دنبال انتقام
_ولی من که کاری نگردم که بخواد انتقام بگیره
*اون فکر میکنه پدرشو تو کشتی
ا.ت
داشتم اتاق رو برسی میگردم که یک صداهایی می‌شنیدم از بیرون رفتم که در اتاق رو باز کنم دیدم قفله ولی چون از بچگی مامانم منو توی اتاق زندانی می‌کرد دیگ یاد گرفته بودم که چجور در قفل رو باز کنم تا خواستم درو باز کنم یک خانم اومد تو
(ا.ت + اجوما = )
=عه خانم بیدار شدید
+بله ببخشید شما ؟
=من خدمتکار یا بخوام بگم مادر این خونه هستم میتونی اجوما صدام کنی
+شما میدونید من کجام ؟
=چقدر سوال میکنی عزیزم فعلا بشین اینو بخور ارباب دستور دادن که بپزم براتون
+اجوما میشه لطفا به سوالم جواب بدید
من کار دارم اصلا چرا اینجام شرکتم الان بهم ریخته من باید اونجا باشم
که همون لحظه یک آقایی اومد بالا ....
شرط
لایک:۲۰
کامنت:۲۰
شرط پارت قبل نرسید ولی من میزارم
این یکی واقعا شرطاش کمه و لطفن برسونین شرطارو تا پارت بعدو بزارم
ا.ت
وقتی رسیدم دم در رستوران و پیاد شدم چشام سیاهی رفت و دیگه هیچی نفهمیدم
وقتی خواستم چشامو باز کنم انتطار داشتم توی یک اتاق خالی و دست بسته روی یک صندلی باشم
ولی روی تخت بودم یک نگا به دور برم کردم
خیلی اتاق قشنگی بود
نمیدونم چرا ولی حس ترس نداشتم
یک صداهای از پشت در می‌شنیدم
به خاطر همین خودمو دوباره زدم به خواب
(کوک_ بادیگارد " )
_دختره رو اوردین ؟
"بله قربان تو اتاق هستن
کوک
وارد اتاق که شدم دیدم هنوز خوابه
خیلی کیوت خوابیده بود ولی حیف نمیتونستم نه چهرمو نشون بدم نه واقعیت رو بهش بگم
رفتم نزدیک تر که مطمعن بشم هنوز خوابه
که اره واقعا خواب بود
کوک : دقیقا مثل یک خرگوش کوچولو خوشکلی
هیچ چیزی نمیتونه تورو توصیف کنه کاشکی از یک راهی خودت میفهمیدی که ...
در باز شد
"قربان
_شششششش آروم مگه نمیبینی خوابه اگه بیدار بشه و چهره ی منو ببینه ... اوفف ولش کن کارتو بگو
"برادرتون اومدن آقای کیم
_باشه الان میام
ا.ت
وقتی رفت بیرون از زیر پتو اومدم بیرون یک نگاهی به اتاق کردم و همینجور حرف های اون مرد توی سرم اکو میشد من فقط اینو میدونستم که افتادم دست یک مافیا و کار راحتی نیست که بخوام فرار کنم ولی باید فرار کنم
(کوک _ تهیونگ*)
_ سلام ته چطوری :)
*الان وقت احوال پرسی نیست
_چیشده
*سویونگ رو یادته ؟
_اره
*پیدامون کرده اینجور که شنیدم کاری به من نداره ولی ا.ت و تو در خطرین چون اون دنبال هم شرکت ا.ت هست و هم دنبال انتقام
_ولی من که کاری نگردم که بخواد انتقام بگیره
*اون فکر میکنه پدرشو تو کشتی
ا.ت
داشتم اتاق رو برسی میگردم که یک صداهایی می‌شنیدم از بیرون رفتم که در اتاق رو باز کنم دیدم قفله ولی چون از بچگی مامانم منو توی اتاق زندانی می‌کرد دیگ یاد گرفته بودم که چجور در قفل رو باز کنم تا خواستم درو باز کنم یک خانم اومد تو
(ا.ت + اجوما = )
=عه خانم بیدار شدید
+بله ببخشید شما ؟
=من خدمتکار یا بخوام بگم مادر این خونه هستم میتونی اجوما صدام کنی
+شما میدونید من کجام ؟
=چقدر سوال میکنی عزیزم فعلا بشین اینو بخور ارباب دستور دادن که بپزم براتون
+اجوما میشه لطفا به سوالم جواب بدید
من کار دارم اصلا چرا اینجام شرکتم الان بهم ریخته من باید اونجا باشم
که همون لحظه یک آقایی اومد بالا ....
شرط
لایک:۲۰
کامنت:۲۰
شرط پارت قبل نرسید ولی من میزارم
این یکی واقعا شرطاش کمه و لطفن برسونین شرطارو تا پارت بعدو بزارم
۱۲.۰k
۲۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.