به دور از چشم نگران آبان پاییز و زمستان باهم یک قرار عاشق
به دور از چشم نگران آبان پاییز و زمستان باهم یک قرار عاشقانه میگذارند
در شب میعادگاه در آخرین شماره آذر...
پاییز در شب یلدابند عاشقانهها، برگنویس و خاطرات عشقبازی درختان با باران را به سینه زمستان میسپرد،
و چمدان خیس را بدست گرفته و عزم رفتن میکند مهر بغض کرده با نگاهی غمگین آبان را در آغوش میکشد
آذر با نیم نگاهی به زمستان دست تکان میدهد و با چشمان بارانی با وقار در مسیر سال قدم برمیدارد
مادربزرگ کاسه آب پشت پایش میریزد و میگوید:
ای فصل عشقبازیهای نهان،
ای فصل برگنویسیهای عاشقانه،
ای فصل دلبرانه سال، سفر بخیر
#شب_یلدابند_عاشقانهها
ارس آرامی
در شب میعادگاه در آخرین شماره آذر...
پاییز در شب یلدابند عاشقانهها، برگنویس و خاطرات عشقبازی درختان با باران را به سینه زمستان میسپرد،
و چمدان خیس را بدست گرفته و عزم رفتن میکند مهر بغض کرده با نگاهی غمگین آبان را در آغوش میکشد
آذر با نیم نگاهی به زمستان دست تکان میدهد و با چشمان بارانی با وقار در مسیر سال قدم برمیدارد
مادربزرگ کاسه آب پشت پایش میریزد و میگوید:
ای فصل عشقبازیهای نهان،
ای فصل برگنویسیهای عاشقانه،
ای فصل دلبرانه سال، سفر بخیر
#شب_یلدابند_عاشقانهها
ارس آرامی
- ۳۶۳
- ۲۹ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط