love is a killer

love is a killer
s.²
p.⁶

ویو نویسنده
( دکتر رفت . پسرک آرام وارد اتاق شدم به دخترک نگاه کرد آروم روی تخت نشست دست ضریف دخترک رو بلند کرد و بوسه ای روی دست دخترک کاشت و دستش رو پایین آورد و انگشت شستش رو آروم نوازش وار روی دست دخترک می‌کشید بعد از چند دقیقه پسرک کنار دخترک دراز کشید و سیاهی مطلق..........)
ویو تهیونگ
( از خواب بیدار شدم دیدم ات هنوز بیهوشه رفتم حموم و لباسم رو عوض کردم رفتم سمت آشپز خونه و شروع کردم به آشپزی یه کم سوپ با پنکیک درست کردم میز رو چیدم رفتم ببینم ات بهوش اومده یا نه رفتم تو اتاق دیدم با چهره بهت زده رو تخت نشسته )
ویو ات
( از خواب بیدار شدم من کجام اینجا کجاست با یاد اوری دیشب یهو انگار برق گرفتتم که یهو در باز شد و یه نفر تو چهار چوب در قرار گرفت اون...اون تهیونگ بود باورم نمیشه یعنی دارم خواب میبینم )
- ات خوبی ( رفت پیشش نشست و با چهره نگارن نگاش کرد)
+ ت.ت تهیونگ
-‌ ( لبخند ) خوشحالم منو یادته
+ اما ..اما این امکان نداره ...صبر کن دارم خواب میبینم اره دارم خواب میبینم
- ( یهو ات رو بوسید و بعد چند مین جدا شدن ) دیدی که خواب نیست
+ اما این چطور ( اشک ) ممکنه
- ( ات رو بغل کرد ) آروم باش الان دیگه کنارتم همچی تموم شد ( از تو بغلش بیرون اومد و با شصتش اشک هار ات رو پاک کرد )
+ فکر کردم تنهام گذاشتی فکر کردم دیگه هیچ وقت نمیبینمت( گریه )
- هیسس دیگه من کنارتم قول میدم هیچ وقت تنهات نزارم
+ هق هق میدونی در نبودت چقدر تنها بودم هق ( گریه )
- ببخش منو همش تقصیر منه
+ هق ( زهر اه اه چقدر لوس )
• ده مین بعد •
- خب بریم صبحانه بخوریم
+ بریم ( اشکاش رو با دستش پاک کرد )
+ راستی
- هوم
+ لباسی چیزی نداری بهم بدی
- یدقیقه ( رفت سمت کمد لباسیش و یه تیشرت گشاد مال خودش پیدا کرد و داد ات بپوشه )
+ مرسی
- خواهش ... من میدم پایین تو لباست رو عوض کن بیا
+ باشه
-( رفت )
( لباسی که بهم داد رو پوشیدم و رفتم پایین دیدم یه میز کوچیک ولی پر از غذا های جور با جور بود تهیونگ تا منو دید یه ریز خنده ای کرد )
+ چیشده زشت شدم
- نه زیادی کیوت شدی
+ ایششششش
- بفرما لیدی
+ خیلی ممنون ( نشست رو صندلی )
- چطور شده
+ خیلی خوشمزست ... خدمت کار داری
- نه خودم درست کردم
+ جدی😶
- اره 😐
+ اصلا بهت نمیخوره دست بختت خوب باشه
- همین طوره 😐
+ ولی این خیلی خوب شده
- جدی
+ اره
- بزار ( یکم خورد ) بدک نشده
+ چی میگی عالی شده ( با دهن پر )
- تو چه کیوتی ( خنده )
+ ( بی تفاوت غذاش رو میخوره )
• فلش بک بعد صبحانه •
+ آخيش الان میترکم
- خب مگه مجبوری انقدر بخوری
+ چند وقت بود اینجوری غذا نخورده بودم
- نوش جونت