دلم برای آن غروبی؛
دلم برای آن غروبی؛
که نشستیم روی خاکهای #شلمچه!
و خورشید آهسته آهسته خاموش شد...
و من به #بی_لیاقتی ام اندیشیدم!
#تنــــــــــــگ شده...
.
دلتنگ همان بی لیاقتی ام!
آنجا بی لیاقت باشم؛
بهتر از این است که اینجا #حیران باشم...
.
#شهدا_نگاهی
که نشستیم روی خاکهای #شلمچه!
و خورشید آهسته آهسته خاموش شد...
و من به #بی_لیاقتی ام اندیشیدم!
#تنــــــــــــگ شده...
.
دلتنگ همان بی لیاقتی ام!
آنجا بی لیاقت باشم؛
بهتر از این است که اینجا #حیران باشم...
.
#شهدا_نگاهی
۳۷۶
۱۱ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.