پارت ۲۰ bad love
پارت ۲۰ bad love
جیمین
با ا.ت خوابیده بودیم که صدای داد از پایین اومد منو ا.ت مثل جت از خواب پریدیم
+جیمین چیشده(نگران و ترس)
#هیچی نترس الان لباس میپوشم میریم ببینیم چیشده
+باشه
با ا.ت لباسامونو پوشیدیم رفتیم پایین که با چیز غیر ممکن روبرو شدم اون......
پایین
پایین
بیا پایین تر
(اوک شوخی بود)
مامان جیمین
امروز حوصلم سر رفته بود هیچکی نبود تصمیم گرفتم برم خونه جیمین حاضر شدم رفتم خونه کلید درو داشتم درو باز کردم رفتم حال دیدم لباسای جیمین و لباس های زنونه زمینه داد زدم عصبانی شده بودم اسم جیمین رو داد میزدم فکر میکردم داره به ا.ت خیانت میکه(به بچه من میخوره اخه) که ا.ت و جیمین از پله ها اومدن فهمیدم جیمین با ا.ت رابطه داشته
#مامان چیشده سر صبحی داد نیزنی
+ مامان نگرانمون کردی
م.ج وایسید اگه شما دیشب باهم رابطه داشتید.......یعنی من قراره مامان جون بشم(ذوق)
#ا.ت حامله بودی من نمیدونستم
+نه بابا چه حامله ای تازه تو دفعه پیش که تو تومن خالی نکردی(دم گوش جیمین)
#راست میگی
م.ج وی دارید پچ پچ میکنید
#هی...هیچی...هیچی
م.ج حالامن قراره مامان جون شم
+...شاید
م.ج ایوای خدا قلبم
#مامان حالت خوبه
م.ج نه خوب نیستم عالیم (رفت رو هوا)
+#(😂)
م.ج خب من چون حوصلم سر رفته بود اومدم پیش شما....و لباساتونو از رو کاناپه جمع کنین بریم بشینیم(خنده ضایع)
+آآآ..بل...بله(خجالت سرخ مثل لبو)
#(خنده)
ا.ت لباسارو جمع کرد و نشستن روی کاناپه
و نیم ساعت باهم حرف زدن
م.ج خب دیگه من برم
دو ماه بعد
ا.ت
با جیمین قهرم چون دو روزه صبا نیره شبا میاد
دل دردم داشتم حالت تهوع سر درد حالم بد بود به خاطر همون رفتم رو کاناپه نشستم و شروع کردم به گریه کردن یهو صدای در اومد.......
ببخشید میدونم این پارت بد بود
ولی حمایت یادتون نره کیوتام🐥✨
جیمین
با ا.ت خوابیده بودیم که صدای داد از پایین اومد منو ا.ت مثل جت از خواب پریدیم
+جیمین چیشده(نگران و ترس)
#هیچی نترس الان لباس میپوشم میریم ببینیم چیشده
+باشه
با ا.ت لباسامونو پوشیدیم رفتیم پایین که با چیز غیر ممکن روبرو شدم اون......
پایین
پایین
بیا پایین تر
(اوک شوخی بود)
مامان جیمین
امروز حوصلم سر رفته بود هیچکی نبود تصمیم گرفتم برم خونه جیمین حاضر شدم رفتم خونه کلید درو داشتم درو باز کردم رفتم حال دیدم لباسای جیمین و لباس های زنونه زمینه داد زدم عصبانی شده بودم اسم جیمین رو داد میزدم فکر میکردم داره به ا.ت خیانت میکه(به بچه من میخوره اخه) که ا.ت و جیمین از پله ها اومدن فهمیدم جیمین با ا.ت رابطه داشته
#مامان چیشده سر صبحی داد نیزنی
+ مامان نگرانمون کردی
م.ج وایسید اگه شما دیشب باهم رابطه داشتید.......یعنی من قراره مامان جون بشم(ذوق)
#ا.ت حامله بودی من نمیدونستم
+نه بابا چه حامله ای تازه تو دفعه پیش که تو تومن خالی نکردی(دم گوش جیمین)
#راست میگی
م.ج وی دارید پچ پچ میکنید
#هی...هیچی...هیچی
م.ج حالامن قراره مامان جون شم
+...شاید
م.ج ایوای خدا قلبم
#مامان حالت خوبه
م.ج نه خوب نیستم عالیم (رفت رو هوا)
+#(😂)
م.ج خب من چون حوصلم سر رفته بود اومدم پیش شما....و لباساتونو از رو کاناپه جمع کنین بریم بشینیم(خنده ضایع)
+آآآ..بل...بله(خجالت سرخ مثل لبو)
#(خنده)
ا.ت لباسارو جمع کرد و نشستن روی کاناپه
و نیم ساعت باهم حرف زدن
م.ج خب دیگه من برم
دو ماه بعد
ا.ت
با جیمین قهرم چون دو روزه صبا نیره شبا میاد
دل دردم داشتم حالت تهوع سر درد حالم بد بود به خاطر همون رفتم رو کاناپه نشستم و شروع کردم به گریه کردن یهو صدای در اومد.......
ببخشید میدونم این پارت بد بود
ولی حمایت یادتون نره کیوتام🐥✨
۳.۰k
۰۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.