مصاحبه شگفت انگیز
مصاحبه شگفت انگیز
part _5
ا.ت:وای کایونگ چقدر روی مخی
کنار زدمش و کایونگ رفت دستمو سمت در بردن و دوبار ضربه زدم اما کسی جواب نداد سری بعدی بلند تر زدم که یه نفر از پشت دستمو نگه داشت رومو اونور کردم و دیدم آقای جئون هست سرمو پایین بردم و سلام کردم
جئون:با من کاری داشتی؟؟
ا.ت:عمم بله آقا برای طرح ها مزاحم شدم
جئون:خبب طرح هااا خوبع اما شرط داره
ا.ت:اما شما همهی چیز هارو دیروز گفتید من فکر نمیکنم چیز دیگع ای مونده باشه
جئون:خب مونده اما الان باید بدونی
ا.ت:اگر خیلی شرط های سنگینیه من باید بهش فکر کنم
جئون:خببب نع سنگین نیس شرط اینه که....
ا.ت:آقا شما باید همهی شرت هارو همون دیروز میگفتید الان شرطی نیست که من قبولش کنم
جئون:روی حرف من حرف نزن میگم هست یعنی هست
ا.ت:خب شرط خوبه نمیدونستم معاون اجرایی از شرط ها خبر نداره
جئون:خیلی خوب میرم صداش میکنم اون بیاد بهت بگه
ا.ت:آره حتما برووو
آقای جئون سمت سالن عکاسی رفت و کایونگ رو صدا زد کایونگ اومد و همه رفتیم سمت اتاق رئیس مابین راه جئون و کایونگ باهم کلنجار میرفتن که وقتی وارد اتاق شدیم دعواشون بالا گرفت و جئون محکم زد توی گوش کایونگ و زمین انداخت سریع سمت کایونگ رفتم و درد رو توی چشماش احساس کردم از جام پاشدم و رفتم جلوی جئون
ا.ت:(باداد)تو حق نداری اینطوری رفتار کنی فکر کردی کی هستی هاا
جئون:ببین خانوم به شما ربطی نداره فهمیدی حالا برو کنار!!
ا.ت:ساکت شو بابااا هر وقت فهمیدی چجوری باید با کار کنان رفتار کنی اون موقع بهت احترام میزارم فکر کردی الان کی هستی که اینطوری باهاش حرف میزنی
جئون روشو اونور کرد و رفت پشت میزش نشست و یه پوف*کرد و منم رفتم و کایونگ رو بلند کردم و بردمش بیرون از هلدینگ و روی صندلی روبروی هلدینگ نشستیم
کایونگ:خوبه تو اولین نفری هستی که با رئیس اینطوری برخورد کردی دمت گرم
ا.ت:خواهش میکنم اما خوب اون حق نداره اینطوری باهات رفتار کنه از این به بعد بهش رو نده فکر کرده کی هست اگر مجبور نبودم و به این پول نیاز نداشتم اصلا باهاش هم کاری نمیکردم
کایونگ:پول نیاز داری!!! تو که بهت میخوره خیلی پولدار باشی
ا.ن
ت:هستم اما همش داره به فنا میره قبل از اینکه اینجا بیام بایه شرکت دیگع قرار داد بستم که سرم کلاه گذاشتن و بعد از اینکه پولو ازم گرفتن معامله رو تموم کردن و من مجبور بودم صد میلیارد دلار بهشون بدم اما هنوز تموم نشده و کلی از بدهی مونده و من مجبورم با جئون هم کاری کنم
یکم بعد چشمم به در هلدینگ افتاد که.....
ادامه دارد.........
part _5
ا.ت:وای کایونگ چقدر روی مخی
کنار زدمش و کایونگ رفت دستمو سمت در بردن و دوبار ضربه زدم اما کسی جواب نداد سری بعدی بلند تر زدم که یه نفر از پشت دستمو نگه داشت رومو اونور کردم و دیدم آقای جئون هست سرمو پایین بردم و سلام کردم
جئون:با من کاری داشتی؟؟
ا.ت:عمم بله آقا برای طرح ها مزاحم شدم
جئون:خبب طرح هااا خوبع اما شرط داره
ا.ت:اما شما همهی چیز هارو دیروز گفتید من فکر نمیکنم چیز دیگع ای مونده باشه
جئون:خب مونده اما الان باید بدونی
ا.ت:اگر خیلی شرط های سنگینیه من باید بهش فکر کنم
جئون:خببب نع سنگین نیس شرط اینه که....
ا.ت:آقا شما باید همهی شرت هارو همون دیروز میگفتید الان شرطی نیست که من قبولش کنم
جئون:روی حرف من حرف نزن میگم هست یعنی هست
ا.ت:خب شرط خوبه نمیدونستم معاون اجرایی از شرط ها خبر نداره
جئون:خیلی خوب میرم صداش میکنم اون بیاد بهت بگه
ا.ت:آره حتما برووو
آقای جئون سمت سالن عکاسی رفت و کایونگ رو صدا زد کایونگ اومد و همه رفتیم سمت اتاق رئیس مابین راه جئون و کایونگ باهم کلنجار میرفتن که وقتی وارد اتاق شدیم دعواشون بالا گرفت و جئون محکم زد توی گوش کایونگ و زمین انداخت سریع سمت کایونگ رفتم و درد رو توی چشماش احساس کردم از جام پاشدم و رفتم جلوی جئون
ا.ت:(باداد)تو حق نداری اینطوری رفتار کنی فکر کردی کی هستی هاا
جئون:ببین خانوم به شما ربطی نداره فهمیدی حالا برو کنار!!
ا.ت:ساکت شو بابااا هر وقت فهمیدی چجوری باید با کار کنان رفتار کنی اون موقع بهت احترام میزارم فکر کردی الان کی هستی که اینطوری باهاش حرف میزنی
جئون روشو اونور کرد و رفت پشت میزش نشست و یه پوف*کرد و منم رفتم و کایونگ رو بلند کردم و بردمش بیرون از هلدینگ و روی صندلی روبروی هلدینگ نشستیم
کایونگ:خوبه تو اولین نفری هستی که با رئیس اینطوری برخورد کردی دمت گرم
ا.ت:خواهش میکنم اما خوب اون حق نداره اینطوری باهات رفتار کنه از این به بعد بهش رو نده فکر کرده کی هست اگر مجبور نبودم و به این پول نیاز نداشتم اصلا باهاش هم کاری نمیکردم
کایونگ:پول نیاز داری!!! تو که بهت میخوره خیلی پولدار باشی
ا.ن
ت:هستم اما همش داره به فنا میره قبل از اینکه اینجا بیام بایه شرکت دیگع قرار داد بستم که سرم کلاه گذاشتن و بعد از اینکه پولو ازم گرفتن معامله رو تموم کردن و من مجبور بودم صد میلیارد دلار بهشون بدم اما هنوز تموم نشده و کلی از بدهی مونده و من مجبورم با جئون هم کاری کنم
یکم بعد چشمم به در هلدینگ افتاد که.....
ادامه دارد.........
- ۱.۹k
- ۱۸ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط