مصاحبه شگفت انگیز

مصاحبه شگفت انگیز
part_4
رسیدم خونه بدون اینکه لباس هامو در بیارم ولو شدم روی تخت و توی فکر فرو رفتم که کم‌کم خوابم برد
خانم مین یو: خانم لطفا پاشید امروز روز مهمیه برای شما باید به موقع برسید
ا.ت: وای نمیخوام برممم خدااااااااااا(باداد)
پاشدم و یه کت وشلوار سفید پوشیدم و زیرش یک کراپ کوتاه مشکی پوشیدم و موهامو باز کردم و یه رژ قرمز و یکم ریمل زدم و رفتم کفش هامو پوشیدم و سوار ماشین شدم
توی ماشین به این فکر بودم که ممکنه نتونن با طرح هام هم کاری کنن و من توی مدلینگ زیاد حرفه‌ای ندارم وای خداا
همون موقع همبود که در ماشین باز شد و وارد هلدینگ شدم به همه سلام کردم و یه راست سمت اتاق مدیر رفتم همون موقع کایونگ اومد و جلوم رو گرفت و گفت:کجا خانم ؟؟
ا.ت:دارم میرم پیش مدیر کار دارم
کایونگ:د نشد دیگع توکه نمیتونی بدون هماهنگی من وارد شی
ا.ت:چرا !!مگه تو کی هستی ها
کایونگ: بنده معاون اجرایی این هلدینگ هستم
ا.ت:وای وای کایونگگگگ خفه شووو برو کنار
کایونگ:باشه باشهههه به عنوان معاون شرکت اجازه میدم بری
ادامه دارد.......
دیدگاه ها (۱)

مصاحبه شگفت انگیز part _5ا.ت:وای کایونگ چقدر روی مخیکنار زدم...

ازدواج اجباریفصل2part _1وقتی چشم هام رو باز کردم توی یه اتاق...

مصاحبه شگفت انگیز part_3نکنه رئیس هم.‌‌...همون لحظه به سمت ا...

مصاحبه شگفت انگیزpart_2لیسا:آهان فقط اون آقا الان اینجا هستن...

هرزه ی حکومتی پارت ۱ویو ا/ت با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط