شده ام عاشق تو وای که حالا چه کنم

شده ام عاشق تو، وای که حالا چه کنم؟
مانده ام در طلبت غرق تمنا چه کنم؟

گفته بودی که رعایت کنم آن حد و حدود
من پذیرفتم و حالا نشد اما ، چه کنم؟

تو پر از خاطره ای، داشتنت حق من است
با دل من تو بگو حق خودم را چه کنم؟

دل من هر نفس و لحظه فقط با یادت
می شود شاعر و دیوانه و شیدا چه کنم؟

همه را از دل من عشق تو بیرون کرده
مانده ای در دلم اما تک و تنها چه کنم؟

می سپارم به تو این دغدغه ها را ، اما
تو نباشی ، تو بگو ، با غم دنیا چه کنم؟

خسته ام جز تو دگر از همه چیز و همه کس
تو بگو با دل افسرده لبریز تمنا چه کنم
دیدگاه ها (۵)

روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفتزیر باران غزلی خواند ، دلش تر...

شده هرگز دلت مال ِ کسی باشد که دیگر نیست؟نگاهت سخت دنبال ِ ک...

من عادت دارمقهوه را تلخ بنوشمتلخ تلخ...به تلخی یک عشق ناکام....

چه کنم با دل خود ؛ با تو بمانم یا نه..؟با صدای غزلم از تو بخ...

شاخه نباتم💙🫂🖇من چه میدانستم بودنت این همه حال خوش دارد. نمید...

تو قله ی خیالی و تسخیر تو محال#قیصر_امین_پور کوله باریست پر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط