تو قرار است بیایی و من

تو قرار است بیایی و من
چقدر کار نکرده ریخته رویِ سرم
باید به شمعدانی هایِ حیاط آب دهم
تا هنگامِ ورودت به تو لبخند بزنند
رویِ طاقچه یِ اتاقم
باید گلِ نرگس بگذارم
عطرش مستت کند
میخواهم موهایم را برایت باز کنم
میدانی چند وقت است این موها روی سرم بسته بود؟
عطر بزنم، پیراهن گلدارم را بپوشم
بخندم، قهقهه بزنم
از همه مهم تر
باید میان واژه ها زیباترینشان را پیدا کنم
کنار هم بچینم برای تو
برایِ تو بگویم
"خوب است که برگشتی
این شعر، جنون کم داشت"
دیدگاه ها (۲)

یک وقت‌هایی، باید خودت را به "بیخیالی" بزنیبیخیال تمام آدم‌ه...

#Cake

#Photography

#Art

11:Amityville Horror Houseخانه ترسناک امیتویل«اگه دید این‌جو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط