نم نم باران می بارد
نَم نَم باران می بارد
و قطراتش بر گونه ام می لغزد
زیر باران ایستاده ام
چشمانم به پنجرۀ بسته خیره مانده
کسی دیگر مثِ هرروز
از آن برایم دست تکان نمی دهد
ولی هنوز اُمیدی در دلم هست؟
که رزوی آن پنجره گشوده خواهد شد
و من به این اُمید هرروز
چشم به آن پنجره ی بسته میدوزم
ای وای اگر این اُمید به یأس مبدل شود
و قطراتش بر گونه ام می لغزد
زیر باران ایستاده ام
چشمانم به پنجرۀ بسته خیره مانده
کسی دیگر مثِ هرروز
از آن برایم دست تکان نمی دهد
ولی هنوز اُمیدی در دلم هست؟
که رزوی آن پنجره گشوده خواهد شد
و من به این اُمید هرروز
چشم به آن پنجره ی بسته میدوزم
ای وای اگر این اُمید به یأس مبدل شود
- ۸۷۳
- ۱۳ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط