درد بیعشقی ز جانم برده طاقت ورنه من

درد بی‌عشقی ز جانم برده طاقت ورنه من
داشتم آرام تا آرام جانی داشتم....
دیدگاه ها (۲)

درون دل به غیر از یار و فکر یار کی گنجدخیال روی او اینجا در ...

هرگز اندیشه یار از دل دیوانه عشقبه تماشای گل و سبزه و صحرا ن...

ای که میگویی: خیال او توان دیدن به خوابمرد چون شوریده گشت، ا...

مقدار یار همنفس چون من نداند هیچ کسماهی که بر خشک اوفتد قیمت...

شعر و شاعری 🌷درد بی عشقی زجانم برده طاقت ور نه من داشتم آرام...

عاشقی هم که قوز بالا قوز

من درختی کلاغ بر دوشم، خبرم درد می‌کند بدجورساقه تا شاخه‌ام ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط