می خواستم که بدانی
می خواستم که بدانی
با تو، همیشه و هر روز برایم بهار بود
وقتی تو هستی، تو لبخند میزنی،
مرا چه حاجت به انتظار فصل ها
با تو هرلحظه بهار است
هرشب پُر از عطر بهارنارنج
میخواستم که بدانی
تو حس زیبای بهارگونه ای برایم
همانقدر لطیف، مهربان
پر اُمید و سرزنده
با تو همیشه هر لحظه بهار است
هرشب، وقتی آسمان هم برایم
آواز سرد زمستان را می خواند
پ.ن:
امروز،بوسه ی جوانه ای رو روی ساقه ی غمگین زمستون دیدم.دلم آروم شد،مثل درختی که باد،راز دلش رو براش فاش کرده.
با تو، همیشه و هر روز برایم بهار بود
وقتی تو هستی، تو لبخند میزنی،
مرا چه حاجت به انتظار فصل ها
با تو هرلحظه بهار است
هرشب پُر از عطر بهارنارنج
میخواستم که بدانی
تو حس زیبای بهارگونه ای برایم
همانقدر لطیف، مهربان
پر اُمید و سرزنده
با تو همیشه هر لحظه بهار است
هرشب، وقتی آسمان هم برایم
آواز سرد زمستان را می خواند
پ.ن:
امروز،بوسه ی جوانه ای رو روی ساقه ی غمگین زمستون دیدم.دلم آروم شد،مثل درختی که باد،راز دلش رو براش فاش کرده.
۴.۶k
۲۶ اسفند ۱۳۹۹