(پارت۹)
(پارت۹)
وبعد+رفت بیرون و لباساشو پوشید و رفت صبحونه خوردو فرمشو پوشید)
_: بریم خترم
+: اره
(سوار ماشین شدن و رفتن مدرسه)
+: خدافظ ددی
_: اوم برو بچه خودت میتونی بری خونه
+: اوم فقط میشه یکمم بگردم بعدش برم
_: باشه ولی خیلی دیر نه باشه
+: باشه بابای
_: اوم
(+رفت مدریه و کاراسو انجام داد بعدش مدرسش تموم شد رف یکم دور زد و چند تا چیز خرید و رفت خونه ناهار درس کرد و خورد و بعدش رفت یه دوش گرفت بعدش اومد یه فیلم دید و خوراکی خورد و رفت یک ساعت خابید)
(یک ساعت بعد)
ویو+
بیدار شدم دیدیم ددی نشسته رو تخت و بهم خیره شده
+: ددی کی اومدی
_: یکمی میشه
+: چرا لباساتو عوض نکردی ساعت چنده
-: الان عوض میکنم یازده شبه
+: چی واقعا یعنی اینقدر زیاد خابیدم
_: اوم
+:بابایی
_: جونم
+: حصلم سر رفته یه کاری بکنیم
_: چی کار
+: نمیدونم
_: میخای برم استخر؟
+: اومممم باشه بریم
وبعد+رفت بیرون و لباساشو پوشید و رفت صبحونه خوردو فرمشو پوشید)
_: بریم خترم
+: اره
(سوار ماشین شدن و رفتن مدرسه)
+: خدافظ ددی
_: اوم برو بچه خودت میتونی بری خونه
+: اوم فقط میشه یکمم بگردم بعدش برم
_: باشه ولی خیلی دیر نه باشه
+: باشه بابای
_: اوم
(+رفت مدریه و کاراسو انجام داد بعدش مدرسش تموم شد رف یکم دور زد و چند تا چیز خرید و رفت خونه ناهار درس کرد و خورد و بعدش رفت یه دوش گرفت بعدش اومد یه فیلم دید و خوراکی خورد و رفت یک ساعت خابید)
(یک ساعت بعد)
ویو+
بیدار شدم دیدیم ددی نشسته رو تخت و بهم خیره شده
+: ددی کی اومدی
_: یکمی میشه
+: چرا لباساتو عوض نکردی ساعت چنده
-: الان عوض میکنم یازده شبه
+: چی واقعا یعنی اینقدر زیاد خابیدم
_: اوم
+:بابایی
_: جونم
+: حصلم سر رفته یه کاری بکنیم
_: چی کار
+: نمیدونم
_: میخای برم استخر؟
+: اومممم باشه بریم
۹.۴k
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.