(پارت۸)
(پارت۸)
+: میخام خودمو تنبیه کنم
_: چی(خنده عصبی)
(+ دیک _رو در اورد و نشیت روش)
+: اییی ددی احححح چرا و..... وقتی تو میکنیش کامل میره تو ولی الان اححح
_: حه دختر کوچولو چون من همشو باهم وارد میکنم
+: ایی اخه درد داره احح خیلی بزرگه ددی
(بعد+سروراخشو کشید بیرون و مثل جنازه افتاد رو سینه_)
+: احح ددی ببخشید من نمیتونم خودمو تنبیه کنم اخ
_: هه عزیزم الان هورنیم کردی و باید تنبیه بشی پس یا انجامش میدی یا...
(به اون شلاقی ک +رو باهاش میزد البطه خیلی وقت پیش اشاره کرد)
(+با ترس بلند شد و اروم اروم سوراخش رو کرد تو دیک _)
+: ایییی(بغض) احح هق هنق ددی اححح عاححح
_: کوچولو زود باش بشین روش فاک داری دیوونم میکنی
ویو_
با لمساش و چنگ هاش داشت دیوونم میکرد سوراخ تنگش وای داشتم روانی میشدم ققط میخاستم بشینه روش فاک
_: اححح جنده زود باش
+: ددی نمیره تو اخخخ(دیک_تا نصف رفته بود تو)
_: اح بشین دیگه جنده
+: بابایی یکم کمکم کن خگاهش میکنم بابایی
_: اححح فاک کوچولوی ضعیف (بعد کمر+روگفت و فشارش داد و کامل وارد +شد)
+: اححح اییی (اشکاش میریختن)
_: زود باش بالاپایین شو حاح(بم خمار)
(+بالا پایین شد بعد سه ساعت و شش راند +افتاد رو سینه_و از حال رفت)
_: اححح فاک کوچولوی ضعیف من از حال رفت بازم
(_+رو اروم بلند کردو گذاشتش تو بغل خودش و دسمالو برداشتو بدن+رو تمیز کرد چون فردا_مدرسه داشت و نمیتونست بره حموم و بعد رو گردنش یه بوسه کوچیک زدولی کبود نکرد به خاطر مدرسه +و خوابید)
(پرش صبح ساعت زنگ خورد و + با درد شدیدی بلند شد و_خواب بود +داشت از پله ها میرفت پایین که از شدت درد روی زمین افتاد و جیغ کشید)
+: اخ اییی(گریه)
ویو_
صدای جیغ شنیدو بیدار شدم دیدم +نیست سریع رفتم پایین دیدم +افتاده رو زمین و از سوراخش خون میاد و داره گریه میکنه
_: دخترم چرا تنهایی اومدی پایین
+: هنق هنق د... ددی ا اخه تو خواب بود هنق هق بودی
(_اروم+رو کمک کرد و بلندش کردو بردش تو حمام و زمین رو تمیز کرد و زنگ زد ب مدرسه+و)
(علامت مدید=)
_: سلام خسته نباشین
=: سلام اقای جئون
_: ببخشید+امروز یکم دیر تر میدد
=: ااا خب مشکلی پیش اومده اگه مریض شدن نیان اخه امروز سه زنگ هنر دارن)
_: نه یکم خستس ولی اگه از زنگ هنرش بمونه
=: ااا بله بله میدونم بس فعلا
_: خدانگه دار
(_رفت جلو در حموم و درو باز کرد)
_: دخترم
+: اوم ددی مدرسه چی
_: با مدیرتون حرف زدم
+: ولی امروز هنر دارم
_: کوچولوی من گفتن امروز سه زنگ هنر دارین تو یک زنگو نمیری گفتن میکننش چهار زنگ
+: باشه
(وبعد+رفت بیرون و لباساشو پوشید
(بچه ها امشب همه پارت هارو میزارم ولی این اخرین فیکی هستش ک میخونید و تو تعطیلات حتما براتون میزارم حتی شده تک پارتی هم میزارم عاشقتونمممم)
+: میخام خودمو تنبیه کنم
_: چی(خنده عصبی)
(+ دیک _رو در اورد و نشیت روش)
+: اییی ددی احححح چرا و..... وقتی تو میکنیش کامل میره تو ولی الان اححح
_: حه دختر کوچولو چون من همشو باهم وارد میکنم
+: ایی اخه درد داره احح خیلی بزرگه ددی
(بعد+سروراخشو کشید بیرون و مثل جنازه افتاد رو سینه_)
+: احح ددی ببخشید من نمیتونم خودمو تنبیه کنم اخ
_: هه عزیزم الان هورنیم کردی و باید تنبیه بشی پس یا انجامش میدی یا...
(به اون شلاقی ک +رو باهاش میزد البطه خیلی وقت پیش اشاره کرد)
(+با ترس بلند شد و اروم اروم سوراخش رو کرد تو دیک _)
+: ایییی(بغض) احح هق هنق ددی اححح عاححح
_: کوچولو زود باش بشین روش فاک داری دیوونم میکنی
ویو_
با لمساش و چنگ هاش داشت دیوونم میکرد سوراخ تنگش وای داشتم روانی میشدم ققط میخاستم بشینه روش فاک
_: اححح جنده زود باش
+: ددی نمیره تو اخخخ(دیک_تا نصف رفته بود تو)
_: اح بشین دیگه جنده
+: بابایی یکم کمکم کن خگاهش میکنم بابایی
_: اححح فاک کوچولوی ضعیف (بعد کمر+روگفت و فشارش داد و کامل وارد +شد)
+: اححح اییی (اشکاش میریختن)
_: زود باش بالاپایین شو حاح(بم خمار)
(+بالا پایین شد بعد سه ساعت و شش راند +افتاد رو سینه_و از حال رفت)
_: اححح فاک کوچولوی ضعیف من از حال رفت بازم
(_+رو اروم بلند کردو گذاشتش تو بغل خودش و دسمالو برداشتو بدن+رو تمیز کرد چون فردا_مدرسه داشت و نمیتونست بره حموم و بعد رو گردنش یه بوسه کوچیک زدولی کبود نکرد به خاطر مدرسه +و خوابید)
(پرش صبح ساعت زنگ خورد و + با درد شدیدی بلند شد و_خواب بود +داشت از پله ها میرفت پایین که از شدت درد روی زمین افتاد و جیغ کشید)
+: اخ اییی(گریه)
ویو_
صدای جیغ شنیدو بیدار شدم دیدم +نیست سریع رفتم پایین دیدم +افتاده رو زمین و از سوراخش خون میاد و داره گریه میکنه
_: دخترم چرا تنهایی اومدی پایین
+: هنق هنق د... ددی ا اخه تو خواب بود هنق هق بودی
(_اروم+رو کمک کرد و بلندش کردو بردش تو حمام و زمین رو تمیز کرد و زنگ زد ب مدرسه+و)
(علامت مدید=)
_: سلام خسته نباشین
=: سلام اقای جئون
_: ببخشید+امروز یکم دیر تر میدد
=: ااا خب مشکلی پیش اومده اگه مریض شدن نیان اخه امروز سه زنگ هنر دارن)
_: نه یکم خستس ولی اگه از زنگ هنرش بمونه
=: ااا بله بله میدونم بس فعلا
_: خدانگه دار
(_رفت جلو در حموم و درو باز کرد)
_: دخترم
+: اوم ددی مدرسه چی
_: با مدیرتون حرف زدم
+: ولی امروز هنر دارم
_: کوچولوی من گفتن امروز سه زنگ هنر دارین تو یک زنگو نمیری گفتن میکننش چهار زنگ
+: باشه
(وبعد+رفت بیرون و لباساشو پوشید
(بچه ها امشب همه پارت هارو میزارم ولی این اخرین فیکی هستش ک میخونید و تو تعطیلات حتما براتون میزارم حتی شده تک پارتی هم میزارم عاشقتونمممم)
۱۲.۱k
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.