شاعر که باشی
شاعر که باشی
بند دلت دست این واژه هاست....
بی توجه به های های
نگاهی که هی رنگ به رنگ میشود
تو را این سو و آن سو میبرند
و ناگهان
بین چهار دیوارِ تجسم
پشت به حرفهای نگفته ات
دست سایه های آب رفته را
میگیرند و میروند
و تو چه معصومانه پای شعرت ....
جان میدهی
شاعر که باشی...
آه لعنت
لعنت بر این واژها
بند دلت دست این واژه هاست....
بی توجه به های های
نگاهی که هی رنگ به رنگ میشود
تو را این سو و آن سو میبرند
و ناگهان
بین چهار دیوارِ تجسم
پشت به حرفهای نگفته ات
دست سایه های آب رفته را
میگیرند و میروند
و تو چه معصومانه پای شعرت ....
جان میدهی
شاعر که باشی...
آه لعنت
لعنت بر این واژها
- ۴۶۷
- ۱۵ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط