لطفا در چشمانم نگاه کن
لطفا در چشمانم نگاه کن
و بگو کجا بود
شاید زیر همین پنجره
همین جایی که
خاطراتمان رژه می روند
یا شاید کنار آن سرو بلند
وقتی باد موهایت
را صدا می کرد...
انگار همین نزدیکی ها
بود قرارمان، کنار خانه ی
قدیمی اجدادمان انسان
یا شاید کنار شعله های
آتش، در شب حضورت،
یا شاید کنارِ
گوش صدف ها بود
اما هر کجای این زمین
خاکی که باشد یادم هست
قول هایت را با انگشتانت شمردی:
هستم
می مانم
و برایت می خوانم ..!
#شاهین_شرافتی
و بگو کجا بود
شاید زیر همین پنجره
همین جایی که
خاطراتمان رژه می روند
یا شاید کنار آن سرو بلند
وقتی باد موهایت
را صدا می کرد...
انگار همین نزدیکی ها
بود قرارمان، کنار خانه ی
قدیمی اجدادمان انسان
یا شاید کنار شعله های
آتش، در شب حضورت،
یا شاید کنارِ
گوش صدف ها بود
اما هر کجای این زمین
خاکی که باشد یادم هست
قول هایت را با انگشتانت شمردی:
هستم
می مانم
و برایت می خوانم ..!
#شاهین_شرافتی
۹.۸k
۰۵ آبان ۱۴۰۰