لطفا در چشمانم نگاه کن

لطفا در چشمانم نگاه کن
و بگو کجا بود
شاید زیر همین پنجره
همین جایی که
خاطراتمان رژه می روند
یا شاید کنار آن سرو بلند
وقتی باد موهایت
را صدا می کرد...
انگار همین نزدیکی ها
بود قرارمان، کنار خانه ی
قدیمی اجدادمان انسان
یا شاید کنار شعله های
آتش، در شب حضورت،
یا شاید کنارِ
گوش صدف ها بود
اما هر کجای این زمین
خاکی که باشد یادم هست
قول هایت را با انگشتانت شمردی:
هستم
می مانم
و برایت می خوانم ..!
#شاهین_شرافتی
دیدگاه ها (۱)

اگر عاشق بودنم رااز زبانماز نگاهمیا از لمسِ دستانم نمی فهمی،...

#تصاویر_پس_زمینه

شانه‌هایت را آماده کنکه ملودی سخت انتظاربار دیگرآسمان دلم را...

از دور دوستش داشتمو با آن همه شلوغىدوست داشتنمبه چشمش نمى آم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط