زندگی را تقسیم کنیم

زندگی را تقسیم کنیم
شیر و میوه را تو بِخَر
درد و بلایت را من
گردگیری خانه با تو باشد مثل همیشه
من خودم از پس تمام غصه هایت برمی آیم
تو بپوش
بخند
و خوب بخواب
من
کارهای عقب افتاده ی زیادی دارم
باید بار بیشتری از زندگی را
بدوش بگیرم
دوست داشتنت
عجیب ...
وقتم را گرفته

#حمید_جدیدی
دیدگاه ها (۱)

بی تو«چگونگی»را می آموزمچگونه ماندندر قصه ای که(شهزاد) ندارد...

با خواندن بعضی غزل‌ها تازه می‌فهمیهر شاعری در سینه‌اش پیغمبر...

بی وفایی میکنی حرف جدایی میزنیلااقل قلب مرا این لحظه ها تنها...

"تمام شب گریه کردم"با یادتتمام شب خیابان ها را گریه کردمبه آ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط