در این شب سیاهم گم گشته راه مقصود

در این شب سیاهم گم گشته راه مقصود

از گوشه ای برون آ ای کوکب هدایت

از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود

زنهار از این بیابان وین راه بی نهایت

ای آفتاب خوبان می جوشد اندرونم

یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت

حافظ
دیدگاه ها (۱۶)

دیدی ای مه که ناگه رمیدی و رفتیپیوند الفت بریدی و رفتیگرچه خ...

ای دل جهان به کام تو شد شد، نشد نشددولت اگر غلام تو شد شد، ن...

روز ماه رمضان زلف میفشان که فقیهبخورد روزه ی خود را به گمانی...

آشوب جهان و جنگ دنیا به کناربحران ندیدن تو را من چه کنم..! ؟...

السلام علیک یابن یاسین ع

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط