پیرمردی نارنجی پوش در حالی که کودک را در آغوش داشت با سرع

پیرمردی نارنجی پوش در حالی که کودک را در آغوش داشت با سرعت وارد بیمارستان شد و به پرستار گفت :
خواهش می کنم به داد این بچه برسید . بچه ماشین بهش زد و فرار کرد بلافاصله پرستار گفت :
این بچه نیاز به عمل داره باید پولشو پرداخت کنید
پیرمرد گفت : اما من پولی ندارم پدر و مادر این بچه رو هم نمی شناسم ، خواهش می کنم عملش کنید من هرجور شده پول و تا شب براتون میارم پس پرستار گفت با دکتری که قراره بچه رو عمل کنه صحبت کنید.

پیش دکتر رفت اما دکتر بدون اینکه به کودک نگاهی بیندازد گفت : این قانون بیمارستانه. باید پول قبل از عمل پرداخت بشه.

صبح روز بعد… همان دکتر سر مزار دختر کوچکش ماتش برده بود و به دیروزش می اندیشید!

بله دختر خودش بود . . .
#اخلاق_کمک_به_همشهری
دیدگاه ها (۱۵)

#حضرت_زینب_کبری علیها السلام در روز پنجم جمادی الاولی سال پن...

همزمان با روز ولادت شیر زن واقعه کربلا که توانست با پیام رسا...

مردی پس از طلاق گرفتن از همسر خود با او تماس گرفت!!و گفت: خا...

حسین #عکاس باسابقه #روزنامه #کیهان بود،که برای پوشش خبری #با...

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲Season: 𝟮 Part:𝟭𝟲اصلا حواسم به زخمای عمیقی که...

چند پارتی جونگکوک🐰عشق

فرار من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط