گفته بودی تا ابد هستی کنارم میروی

گفته بودی تا ابد هستی کنارم، می‌روی؟
شوق آغوشت شد آرام و قرارم، می‌روی؟

با نگاهی ساده قلبم مال چشمان تو شد؛
من به تقدیر نگاه تو دُچارم، می روی؟

چشم بردارم از این حسّ قشنگ بودنت
شک نکن غم می‌شود دار و ندارم، می‌روی؟

من همان بانوی شعر چشمهایت مانده‌ام
چشم خود را بسته ای بر روزگارم، می‌روی؟

خوب می‌دانی که مسئول غم و درد منی
تا به کی آن را به این و آن سپارم، می‌روی؟

کاش آهسته قدم برداری از روی دلم!
کار خوبی نیست وقتی بی‌قرارم، می‌روی!

maryam
دیدگاه ها (۲)

در من کوچه ای است...که با تو در آن نگشته امسفری است...که با ...

Maryam:یادم باشد عاشقِ مردی شَوَم که هیچوقت معشوقه ی شاعره ن...

بیا برویم ...به سرزمین بی خیالی ...و ساعت های زندگیمان را .....

بنشینی فکر کنی...مردم می گویند ...این دختر...باز رفته توی خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط