خوشم که شعله ی آهم

خـوشم کـه شعله ی آهم
بـه دوزخت کشد اما

چه می کند به تو دوزخ ؟
که خود بهشت برینی

#شهریار
دیدگاه ها (۵)

و زندگی آنقدر کوچک شدتا در چاله‌ای که بارها از آن پریده بودی...

نسیمی شاخه‌هایم را شکست و با خودم خواندم:بهار با تو بودن‌ها ...

ما هر کدامدرخت خسته ای هستیمعریان شده از اندوه..پاییزتنها به...

تو خوبیو این همه ی اعتراف هاست!من راست گفته ام و گریسته امو ...

میدانیم کـه خود، حجاب لقای مولاییم و دل از غیر برنتابیده و ب...

✍✍✍عـاشقم بـاش کـه در عشق زبـانـزد باشمغیـرِ تـو با همه کس، ...

از خود گذشته منت دوران نمی کشداز پا فتاده تنگی دامان نمی کشد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط