و زندگی آنقدر کوچک شد

و زندگی آنقدر کوچک شد
تا در چاله‌ای که بارها از آن پریده بودیم
افتادیم...

#گروس_عبدالملکیان
دیدگاه ها (۰)

نسیمی شاخه‌هایم را شکست و با خودم خواندم:بهار با تو بودن‌ها ...

به راه افتادی: سیم جاده غرق نوا شد.در کف توست رشته‌ی دگرگونی...

خـوشم کـه شعله ی آهم بـه دوزخت کشد اماچه می کند...

ما هر کدامدرخت خسته ای هستیمعریان شده از اندوه..پاییزتنها به...

در بزرگراه زندگی "راهت""راحت" نخواهد بودهر "چاله ای" "چاره ا...

مردای کره ای توی یه سطح و لول از زندگی ان🛐🛐#Stray_kids#skz#B...

بیا و بخند…بیا برویم هرجا شد!دلم این روزها ، شده سیاه چاله…ع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط