شاعر زهرا عبدالهی
شاعر زهرا عبدالهی
دلم اندازه حجم قفس تنگ است...
نمیدانم، که میدانی
که انسانم ، که انسانی
نمیدانم ، که میدانی
نگاهم را ، نگاهت زندگی بخشید
نمیدانم ، که میدانی
جهانم بی تو سنگین است و طوفانیست
دلم تنگ است، دلم تنگ است
دلم اندازه حجم قفس تنگ است
دلم در دست صیادی دل سنگ است
نه شوق بال و پر دارم
نه در دنیا توانم زیست
وفا اندر نگاه تو
چقدر پوچست و بی معنیست
چه پوچست زندگی بی عشق
چه پوچست زندگی بی یار
چه پوچست این دنیای لا کردار
به یک جُو هم نمی اَرزد
هر آنکس، در نگاهش
رنگ نامردی و نیرنگ است
دلش در سینه اش ،سنگ است
وفا اندر نگاهش سرد و بیرنگ است
نمیدانم ، نمیدانم
نمیدانم ؛ که میدانی
که انسانم
که انسانی
دلم اندازه حجم قفس تنگ است...
نمیدانم، که میدانی
که انسانم ، که انسانی
نمیدانم ، که میدانی
نگاهم را ، نگاهت زندگی بخشید
نمیدانم ، که میدانی
جهانم بی تو سنگین است و طوفانیست
دلم تنگ است، دلم تنگ است
دلم اندازه حجم قفس تنگ است
دلم در دست صیادی دل سنگ است
نه شوق بال و پر دارم
نه در دنیا توانم زیست
وفا اندر نگاه تو
چقدر پوچست و بی معنیست
چه پوچست زندگی بی عشق
چه پوچست زندگی بی یار
چه پوچست این دنیای لا کردار
به یک جُو هم نمی اَرزد
هر آنکس، در نگاهش
رنگ نامردی و نیرنگ است
دلش در سینه اش ،سنگ است
وفا اندر نگاهش سرد و بیرنگ است
نمیدانم ، نمیدانم
نمیدانم ؛ که میدانی
که انسانم
که انسانی
- ۱.۹k
- ۲۵ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط