دوست پسر من مافیاست پارت۵🖤🍷
دوست پسر من مافیاست پارت۵🖤🍷
×چقدر خستمممم
+پیش میاد.
#نظرتون چیه بریم بار؟
+×اما من گشنمه
-اوکی اول میریم رستوران بعد میریم بار
#اوکی
پسرا رفتن رستوران و الان دارن میرن بار (ساعت ۲ صبحه)
+میگممم چی سفارش میدین؟
# من .......
×منم تطتسنسحسخ
-ستستستست
(اسم الکل بود😔)
+منم........
اره خلاصه ک سفازش دادن بعدشم گارسون اوردو کلی خوردن
بعد پیک هشتم جیمین مست شد
و کوکم بعد خوردن پیک دهم مست شد
ولی یونگی ته بعد خوردن ۱۰ یا ۱۲ تاهم مست نشدن
بعد یه ساعت...................
+وای این پسره چه خوشگله (با خنده)
(علامتش&)
&از من خوشت اومده بیبی؟(نیشخند چندش اور)
+(خنده)کی از تووو ؟؟واییی تو خیلی زشتی منظورم این بود (اشاره به جیمین)
بعد لب*شو محکم کوبید به ل*ب جیمینو کمرشو گرفت
مرده که باد ددی فاکر بودنش خوابیده بود میره😔.....
(یونگی تیهونگ دارن قمار میکنن)
از اونجایی که جیمینم مست بود دستشو تو موهای کوک فرو میکنه و همراهیش میکنه
داشتن همو میبو*سیدن ک متوجه شدن دو نفر دارن بهشون نگاه میکنن
#خوش میگذره؟(پوزخند)
×ب ت چه؟
#اوه واقعا؟(نیشخند)
+اره حالا هم بروداری مزاحم میشی
اروم ل*ب جیمین رو مکید و دوباره بهش نگاه کرد
-احتمالا ادامشو میخواید برین رو تخت هوم بانی؟(نیشخند و عصبی)
کوک که کلافه شده بود گفت:
+اگه بری اره
خواستن دوباره همو بب*وسن که تیهونگ دستشو تو سر کوک فرو کرد و یونگی شونه جیمینو گرفته هردو باهم عقب کشیدنشون
تیهونگ محکم ل*به کوکو گاز گرفت
و بغلش کرد و زیر گوشش با صدای بم گفت
-باید درساتو مرور کنی،هوم؟
یونگی هم همینکارو کرد و اونارو بردن تول ماشین و رفتن سمت عمارتشون
شرط ۱۰ لایک
کمتر=ادامه ندادن
خود دانید
×چقدر خستمممم
+پیش میاد.
#نظرتون چیه بریم بار؟
+×اما من گشنمه
-اوکی اول میریم رستوران بعد میریم بار
#اوکی
پسرا رفتن رستوران و الان دارن میرن بار (ساعت ۲ صبحه)
+میگممم چی سفارش میدین؟
# من .......
×منم تطتسنسحسخ
-ستستستست
(اسم الکل بود😔)
+منم........
اره خلاصه ک سفازش دادن بعدشم گارسون اوردو کلی خوردن
بعد پیک هشتم جیمین مست شد
و کوکم بعد خوردن پیک دهم مست شد
ولی یونگی ته بعد خوردن ۱۰ یا ۱۲ تاهم مست نشدن
بعد یه ساعت...................
+وای این پسره چه خوشگله (با خنده)
(علامتش&)
&از من خوشت اومده بیبی؟(نیشخند چندش اور)
+(خنده)کی از تووو ؟؟واییی تو خیلی زشتی منظورم این بود (اشاره به جیمین)
بعد لب*شو محکم کوبید به ل*ب جیمینو کمرشو گرفت
مرده که باد ددی فاکر بودنش خوابیده بود میره😔.....
(یونگی تیهونگ دارن قمار میکنن)
از اونجایی که جیمینم مست بود دستشو تو موهای کوک فرو میکنه و همراهیش میکنه
داشتن همو میبو*سیدن ک متوجه شدن دو نفر دارن بهشون نگاه میکنن
#خوش میگذره؟(پوزخند)
×ب ت چه؟
#اوه واقعا؟(نیشخند)
+اره حالا هم بروداری مزاحم میشی
اروم ل*ب جیمین رو مکید و دوباره بهش نگاه کرد
-احتمالا ادامشو میخواید برین رو تخت هوم بانی؟(نیشخند و عصبی)
کوک که کلافه شده بود گفت:
+اگه بری اره
خواستن دوباره همو بب*وسن که تیهونگ دستشو تو سر کوک فرو کرد و یونگی شونه جیمینو گرفته هردو باهم عقب کشیدنشون
تیهونگ محکم ل*به کوکو گاز گرفت
و بغلش کرد و زیر گوشش با صدای بم گفت
-باید درساتو مرور کنی،هوم؟
یونگی هم همینکارو کرد و اونارو بردن تول ماشین و رفتن سمت عمارتشون
شرط ۱۰ لایک
کمتر=ادامه ندادن
خود دانید
۳.۵k
۱۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.