در جستجوی معنای زندگی
در جستجوی معنای زندگی
️بگذارید زندگی روزمره تان به یک اثر هنری تبدیل می شود. از یاد نبرید که هنر، در ارتباط بین انسانهاست. اما انسان قرن ۲۱، در روزگاری می زیید که تنهایی و کنج عزلت گزیدن، به گفتمان غالب رفتاری اش بدل شده است. ما ترجیح می دهیم که به تنهایی به راهمان ادامه دهیم. غافل از اینکه مواجهه با دیگران و آشنایی با افکارشان، جزو معنا دادن به زندگی است. ما معنا را در جمع می بینیم نه در خود.
️روزگاری فلاسفه و اندیشمندان بر این باور بودند که چون می اندیشند، پس هستند. اما پس از چند صد سال به روزگاری رسیدیم که فیلسوف دیگری گفت چون مصرف می کنم پس هستم. حالا در قرن ۲۱شاید باید بگوییم چون من مصرف می شوم پس هستم و این همان آسیب شناسی انسانی است. این همان نقطه آغاز حرکت است. چه اتفاقی رخ داده است که دلایل بودمان تغییر کرده است. چه تحولی رخ داده است که از اندیشه به مصرف رسیده ایم؟
برای معنا دار کردن زندگی باید از خودمان حرکت کنیم. از خودمان آغاز کنیم:
پس نخست هدف را مشخص و تعریف کنید.
️پیش از این باید بدانیم که در مرحله اول، زیستن، مهم است : خوب زیستن و سالم زیستن درمرحله پیش از تعریف هدف است. چرا که اندیشه سالم در تن سالم است.
برای خوب زیستن، داشتن تغذیه سالم و محیط سالم، ضروری است. پس اول باید به هستی این طور معنا بدهیم که می توانم با دانشی که دارم، زندگی خوبی را در پیش بگیرم.
️خیر ما در خیر دیگران است. شادی تقسیم نشده، اندوه بزک شده است. زندگی، تنها، مساله و حل مساله است. انسان امروزین، معنای زندگی را از دست داده است. هدف از زیستن انسان مدرن و امروزی تغییر یافته و تنها هدف زندگی ارتقای کیفیت زندگی شده است. یعنی ما فکر می کنیم معنادار کردن زندگی با رفاه بیشتر در ارتباط است. ما دچار این توهم هستیم که هرچه رفاه بیشتر، خوشبختی بیشتر اما این طور نیست. کاش می دانستیم.
#دکتر_حسن_عشایری
️بگذارید زندگی روزمره تان به یک اثر هنری تبدیل می شود. از یاد نبرید که هنر، در ارتباط بین انسانهاست. اما انسان قرن ۲۱، در روزگاری می زیید که تنهایی و کنج عزلت گزیدن، به گفتمان غالب رفتاری اش بدل شده است. ما ترجیح می دهیم که به تنهایی به راهمان ادامه دهیم. غافل از اینکه مواجهه با دیگران و آشنایی با افکارشان، جزو معنا دادن به زندگی است. ما معنا را در جمع می بینیم نه در خود.
️روزگاری فلاسفه و اندیشمندان بر این باور بودند که چون می اندیشند، پس هستند. اما پس از چند صد سال به روزگاری رسیدیم که فیلسوف دیگری گفت چون مصرف می کنم پس هستم. حالا در قرن ۲۱شاید باید بگوییم چون من مصرف می شوم پس هستم و این همان آسیب شناسی انسانی است. این همان نقطه آغاز حرکت است. چه اتفاقی رخ داده است که دلایل بودمان تغییر کرده است. چه تحولی رخ داده است که از اندیشه به مصرف رسیده ایم؟
برای معنا دار کردن زندگی باید از خودمان حرکت کنیم. از خودمان آغاز کنیم:
پس نخست هدف را مشخص و تعریف کنید.
️پیش از این باید بدانیم که در مرحله اول، زیستن، مهم است : خوب زیستن و سالم زیستن درمرحله پیش از تعریف هدف است. چرا که اندیشه سالم در تن سالم است.
برای خوب زیستن، داشتن تغذیه سالم و محیط سالم، ضروری است. پس اول باید به هستی این طور معنا بدهیم که می توانم با دانشی که دارم، زندگی خوبی را در پیش بگیرم.
️خیر ما در خیر دیگران است. شادی تقسیم نشده، اندوه بزک شده است. زندگی، تنها، مساله و حل مساله است. انسان امروزین، معنای زندگی را از دست داده است. هدف از زیستن انسان مدرن و امروزی تغییر یافته و تنها هدف زندگی ارتقای کیفیت زندگی شده است. یعنی ما فکر می کنیم معنادار کردن زندگی با رفاه بیشتر در ارتباط است. ما دچار این توهم هستیم که هرچه رفاه بیشتر، خوشبختی بیشتر اما این طور نیست. کاش می دانستیم.
#دکتر_حسن_عشایری
۲.۷k
۰۵ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.