عشق من
عشق من
پارت :۳
که معلم گفت ویو معلم : بچه ها مثل همه سال ها دو تا نماینده داریم
کیا میخوان نماینده بشن
ویو جونگ کوک من زیاد به نماینده بودن علاقه ندارم ولی چون دیدم ات دستش رو بالا برد منم بدون اینکه فکر کنم دستم رو بردم بالا
ویو ات : دیدم تا من دستم رو بالا بردم جونگ کوک هم دستش رو بالا آورد
ولی معلم من و یکی از پسر های کلاس رو نماینده کرد و کمی گذشت زنگ خورد دیدم همون پسره که مثل من نماینده شد اومد سمتم و گفت ویو مین هو $ سلام من مین هو هستم .
ویو ات * سلام من ات هستم
داشتیم باهم صحبت میکردیم که
نگاه سنگینی رو خودم احساس کردم دیدم
جونگ کوک یجوری داشت نگاهمون میکرد انگار میخواست ما رو بخوره
چند ساعت بعد که مدرسه تموم شد داشتم با شارلوت برمیگشتم که تهیونگ و جونگ کوک رو دیدیم ویو شارلوت " داد زد عزیزم . به معنی اینکه من اینجام بیا اینجا . تهیونگ و
جونگ کوک هم اومدن پیش ما و داشتیم حرف میزدیم که یکی از پشت من رو صدا زد
ویو مین هو $ ات ات
ویو ات * داشت بدو بدو به سمت ما. میومد
به ما رسید و پیش من وایستاد
که مین هو گفت
پارت :۳
که معلم گفت ویو معلم : بچه ها مثل همه سال ها دو تا نماینده داریم
کیا میخوان نماینده بشن
ویو جونگ کوک من زیاد به نماینده بودن علاقه ندارم ولی چون دیدم ات دستش رو بالا برد منم بدون اینکه فکر کنم دستم رو بردم بالا
ویو ات : دیدم تا من دستم رو بالا بردم جونگ کوک هم دستش رو بالا آورد
ولی معلم من و یکی از پسر های کلاس رو نماینده کرد و کمی گذشت زنگ خورد دیدم همون پسره که مثل من نماینده شد اومد سمتم و گفت ویو مین هو $ سلام من مین هو هستم .
ویو ات * سلام من ات هستم
داشتیم باهم صحبت میکردیم که
نگاه سنگینی رو خودم احساس کردم دیدم
جونگ کوک یجوری داشت نگاهمون میکرد انگار میخواست ما رو بخوره
چند ساعت بعد که مدرسه تموم شد داشتم با شارلوت برمیگشتم که تهیونگ و جونگ کوک رو دیدیم ویو شارلوت " داد زد عزیزم . به معنی اینکه من اینجام بیا اینجا . تهیونگ و
جونگ کوک هم اومدن پیش ما و داشتیم حرف میزدیم که یکی از پشت من رو صدا زد
ویو مین هو $ ات ات
ویو ات * داشت بدو بدو به سمت ما. میومد
به ما رسید و پیش من وایستاد
که مین هو گفت
- ۳.۱k
- ۰۳ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط