تک پارتی کازوتورا 🥹داداشم (مغز : چقدر خواهر برادر داری
تک پارتی کازوتورا 🥹داداشم (مغز : چقدر خواهر برادر داری
من : به تو چه دوسشون دارم عه )
ویو ا.ت
خب امروز یه کاری با تاکمیچی دارم بهتره برم پیشش( نکته شما دوست تاکمیچی هستین )
ا.ت : اون دیگه کیه موهاش شبیه موزه ولی فیس قشنگی داره هه داره میاد سمت من
کازوتورا: سلام دختر کوچولو میدونی هاناگاکی تاکمیچی کدوم کلاسه
ا.ت : در ذهن یعنی چی قیافش یه جوریه نکنه بخاد اذیتش کنه
ا.ت: متاسفم ولی من همچین کسی رو نمیشناسم
کازوتورا: باشه ممنون
ا.ت باید هر چه سریعتر برم و به تاکمیچی بگم
ا.ت زود به سمت کلاس تاکمیچی میره ودر رو با شتاب باز میکنه
ا.ت : تاکمیچییییییییی. با داد
اککون : عالیه تاکمیچی به هینا خیانت کردی
همه میخندن
تاکمیچی : اینجوری نیست ل.ت چان چی شده
ا.ت در ذهن : اینا چه شونه
تاکمیچی : ا.ت چان ؟
ا.ت : اوه راستی تاکمیچی یکی دنبال......
کازوتورا: اااااا تاکمیچی پس اینجایی ههههه دختر کوچولو تو که نمیدونستی کجاست * دستشو رو شونه ا.ت میزاره *
ا.ت در ذهن : عالی شد ای خداااااااااا
تاکمیچی تو دیگه کی هستی
نه تاکمیچی اون معاون گنگ والهالا کازوتورا هانمیاست
ا.ت : کی این کله موزی
تازه فهمیدم چی پروندم زود دستامو رو دهنم گذاشتم
کازوتورا شونه هامو فشار داد معولمه که عصبانی شد
کازو : تاکمیچی تو با من میای و همین طور تو دختر کوچولو
و کازوتورا کمر ا.ت رو میگیره و به خودش نزدیک میکنه و میبرشت
ا.ت : ولم کننننننن
بعدش رو خودتون خیلی خوب میتونید تصور کنید 😏بلح بلح
من : به تو چه دوسشون دارم عه )
ویو ا.ت
خب امروز یه کاری با تاکمیچی دارم بهتره برم پیشش( نکته شما دوست تاکمیچی هستین )
ا.ت : اون دیگه کیه موهاش شبیه موزه ولی فیس قشنگی داره هه داره میاد سمت من
کازوتورا: سلام دختر کوچولو میدونی هاناگاکی تاکمیچی کدوم کلاسه
ا.ت : در ذهن یعنی چی قیافش یه جوریه نکنه بخاد اذیتش کنه
ا.ت: متاسفم ولی من همچین کسی رو نمیشناسم
کازوتورا: باشه ممنون
ا.ت باید هر چه سریعتر برم و به تاکمیچی بگم
ا.ت زود به سمت کلاس تاکمیچی میره ودر رو با شتاب باز میکنه
ا.ت : تاکمیچییییییییی. با داد
اککون : عالیه تاکمیچی به هینا خیانت کردی
همه میخندن
تاکمیچی : اینجوری نیست ل.ت چان چی شده
ا.ت در ذهن : اینا چه شونه
تاکمیچی : ا.ت چان ؟
ا.ت : اوه راستی تاکمیچی یکی دنبال......
کازوتورا: اااااا تاکمیچی پس اینجایی ههههه دختر کوچولو تو که نمیدونستی کجاست * دستشو رو شونه ا.ت میزاره *
ا.ت در ذهن : عالی شد ای خداااااااااا
تاکمیچی تو دیگه کی هستی
نه تاکمیچی اون معاون گنگ والهالا کازوتورا هانمیاست
ا.ت : کی این کله موزی
تازه فهمیدم چی پروندم زود دستامو رو دهنم گذاشتم
کازوتورا شونه هامو فشار داد معولمه که عصبانی شد
کازو : تاکمیچی تو با من میای و همین طور تو دختر کوچولو
و کازوتورا کمر ا.ت رو میگیره و به خودش نزدیک میکنه و میبرشت
ا.ت : ولم کننننننن
بعدش رو خودتون خیلی خوب میتونید تصور کنید 😏بلح بلح
۱۳.۵k
۱۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.