تصور کن

تصور کن
فقط لحظه ای تصور کن
آشپز کشتی به همراه خدمه
ناخدای کشتی را مسموم کنند.
.خب فکر میکنی
چه اتفاقی میوفتد بعد

آشپز و خدمه توانایی اداره کشتی را ندارند
بعد از چند روز سرگردانی
بالاخره به نتیجه میرسند
که فقط ناخدا میتواند کمک کند
اظهار پشیمانی میکنند
و ناخدا با وجود تحقیر شدن میپذیرد
و به مسیرش ادامه میدهد
ولی آیا ناخدا میتواند دوباره به آشپز اعتماد کند
و لب به غذا بزند
بی شک نه. .....

به مسیرش ادامه میدهد بدون اینکه لب به غذای او بزند
عاقبت را خودت تصور کن......

حال اکثریت رابطه ها چنین شده است
ادامه ی رابطه هست ولی دیگر اعتماد نیست.
دیدگاه ها (۴)

در دنیا دو نابینا هست یکی تو که عاشق شدنم را نمی بینی یکی من...

دوست داشتنت رادو قسمت کردم ،تا همدر دلم باشیهم در سرم...

ﺯﻧﺪﮔﯿﻪ ﺩﯾﮕﻪﮔﺎﻫﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﯽ ...ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﯽ ... ﺍﻭﻧﻘﺪ ﮐﻪ ﺩﻭﺱ...

در دنیای امروز سه نوع آدم وجود دارد:_مسموم‌کننده‌هایعنی کسان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط