لعنت به خاطراتی

لعنت به خاطراتی
که هر روز صف می کشند
در ذهن من
درصفحه آخر ذهنم
که درخیابانی شلوغ
درغروبی دل انگیز
زیربارانی دلگیر
روبه مسیری مه آلود
تنها ایستاده ای !!
#قاسم_محمودی
دیدگاه ها (۱)

در امتداد بهارخردادیست که نه بارانی می بیند نه شکوفه ای مثل ...

کاش یک شب فانوس خیالم را روشن کنی تا انتهای جاده ای به اسم ز...

ما عشق را به زنانی میبازیمکه هم قبیله ی لیلی اندنه شبیه زندگ...

همیشه فردایی نیست تا زندگی فرصتدیگری برای جبرانِ این غفلت‌ها...

اوایی از گذشته بخش اول:  خاطرات زندگی با یک دکتر روانی. 001 ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط