صبحدم باش که چون غنچه دلی بگشائی

صُبحدم باش که چون غنچه دلی بگشائی
شیوه‌ی تنگ غروب است گلو بفشردن...
دیدگاه ها (۶)

نوری ز روی خویش به صبح ارمغان‌ فرستنوبر کند مگر ثمر آفتاب را...

صائب چگونه وصف نماید که قاصرستخورشید با هزار زبان در ثنای صب...

از ادب پر نور گشته این فلک                 و ز ادب معصوم و پ...

هیچ کس نمیداند که تنها فرمول خوشبختی اینست: قدر داشته هایت ...

غروب جمعه باید بی پروا شادی ها را سرکشید و بیخیال گرفتاری ها...

منم و دفتر شعری که پر از اسرار استشرح دلتنگی و دیوانگی ام بس...

اگر نیستم...مطمئن باش که هنوز بی قرارت نشده ام....من اگر دلم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط