با تو که هستم مدام برق چشمانم را می پوشانم

با تو که هستم مدام برق چشمانم را می پوشانم...

سوال هایم از تو تمامی ندارد. با تو که هستم کودک می شوم. مدام چرا و چگونه می بافم و در انتظار حرکت لب های دست نیافتنی ات تنها نگاه می کنم.
دیدگاه ها (۱)

Today in my veinsYour blood is runningA gentle streamSimpleA...

منجی نمی‌خواهم عزیزم باش .

تو را بانو نامیده‌ام.بسیارند از تو بلندتر، بلندتربسیارند از ...

موسیقی روزگارگذر ایام .هم در کنار تو فراموش میشود .چوه چه به...

عشق لرزش انگشتان استو لب های فروبسته ی غرق سوال!تو را در خلا...

ای تویی که نشسته ایی بر خیال شورانگیز اعجاز نگاه توخورشید را...

می خواهم با تو باشم ...تویِ یک اتاقِ ساده ی کاهگلی ،با پنجره...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط