خیییلی قشنگه

خیییلی قشنگه

زوج جوانی به محل جدیدی نقل مکان کردند .
صبح روز بعد هنگامی که داشتند صبحانه میخوردند ، از پشت "پنجره" زن همسایه را دیدند که دارد لباس هایی را که شسته است آویزان میکند .
زن گفت :
ببین ؛ لباسها را خوب نشسته است !!!
شاید نمی داند که چطور لباس بشوید یا اینکه پودر لباسشویی اش خوب نیست !
شوهرش ساکت ماند و چیزی نگفت ...
هر وقت که خانم همسایه لباس ها را پهن میکرد ، این گفتگو اتفاق می افتاد و زن از بی سلیقه بودن زن همسایه میگفت ...
یک ماه بعد ، زن جوان از دیدن لباس های شسته شده همسایه که خیلی تمیز به نظر میرسید ، شگفت زده شد و به شوهرش گفت:
نگاه کن !!! بالاخره یاد گرفت چگونه لباس ها را بشوید ...
شوهر پاسخ داد:
صبح زود بیدار شدم و پنجره های خانه مان را تمیز کردم !!

زندگی ما نیز اینگونه است ؛
آنچه را که ما از دیگران می بینیم بستگی دارد به "پاکی پنجره" و "دیدی" که با آن نگاه میکنیم ...

*زندگی ما بازتاب ذهن مان است*
دیدگاه ها (۴)

‎تغییر اجباری است!‎تغییر از تو اجازه نمیگیرد و وارد زندگیت م...

پروفسور سمیعی اَبر جراح جهان نام گرفتانگشتر(لایپنیتس رینگ) آ...

سلامتی سگ!!! چون هر چی امروز بهش سنگ بزنی ، لقمه ای رو که دی...

تنها راهزنی که دار و ندار آدمی رابه تاراج می برداندیشه های م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط