قرآن به سر و باده ی عشق تو به دستم

...
قرآن به سر و باده ی عشق تو به دستم
امشب ز شرابِ نظرِ لطفِ تو مستم

ما را چه به این مجلسِ مستانه خدایا
از لطف تو در گوشه ی میخانه نشستم

تا بانگ برآمد که به سوی تو درآییم
از شوق تو، بتهای دل خویش شکستم

تا دل به تو و عشق تو در میکده دادم
از دامِ زر و زیورِ این بتکده رستم

#محمدرضا_حسینعلی
#گل
#ایران_زیبا
#غروب_پاییزی در "مسجد بقیه الله اعظم(عج) منطقه ۴ تهران
#حال_خوب #قرآن #باده #عشق #دست #امشب #نظر #لطف #مجلس #مستانه #خدایا #گوشه #بانگ #برآمد #درآییم #شوق #بت #دل #شکستن #عشق #میکده #دام #زر #زیور #بتکده #رستن #مسجد #تهران #پاییز #آبان
#flowers
#flower
#tehran_iran
دیدگاه ها (۰)

...همه عمر برندارم سر از این خمار مستیکه هنوز من نبودم که تو...

...بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیمفلک را سقف بشکافی...

...زلف بر باد مده تا ندهی بر بادمناز بنیاد مکن تا نکَنی بنیا...

...گذرگاه تو، همواره سبز خواهد ماندبا گلهای کاغذی اشیقین دار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط