قسمت دوم:
قسمت دوم:
(((در قسمت آخر منابع ذکر می شود)))
آیا حضرت زهرا به مرگ طبیعی از دنیا رفتند، یا بر اثر جنایتی که بر ایشان روا شد شهید شدند؟»
روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیها و آله) درکتاب های اهل سنت آمده است که در آن به «مقتوله بودن» حضرتزهرا (سلام الله علیها) تصریح شده است و چون در این روایت به همه ظلم هایی که در حق حضرت زهرا (سلام الله علیها) روا شد اشاره کرده اند آن را به صورت کامل برای شما می آوریم:
عن ابن عباس، قال: ان رسول الله صلی الله علیه و آله کان جالسا ذات یوم، اذ أقبل الحسن فلما رآه بکی... ثم اقبلتفاطمه علیها السلام فلما رآها بکی ثم قال: الیّ الیّ یا بنیّه فاطمه فأجلسها بین یدیه فقال: و اما ابنتی فاطمه فانها سیده نساء العالمین من الاولین و الآخرین و انّی لّما رأیتها ذکرت ما یصنع بها بعدی کانّی بها و قد دخل الذّل بیتها و انتهکت حرمتها و غصب حقّها و منعت ارثها و کسر جنبها و اسقطت جنینها و هی تنادی یا محمداه! فلا تجاب و تستغیث فلا تغاث... فتکون اول من یلحقنی من اهل بیتی فتقدم علیّ محزونةً مکروبةً مغمومةً مغصوبةً مقتولةً، یقول رسول الله صلی الله علیه و آله عند ذلک: اللّهم العن مَن ظلمها و عاقب مَن غصبها و ذلّل مَن اذلّها و خلّد فی نارک مَن ضرب جنبَها حتّی ألقت ولدَها فتقول الملائکة عند ذلک آمین.(22)
ترجمه:
این عباس گوید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روزی نشسته بودند که حسن (علیه السلام) وارد شد هنگامی که پیامبر او را دید گریست... سپس فاطمه (سلام الله علیها) وارد شد پیامبر (صلی الله علیه و آله) با دیدن او نیز گریست آن گاه فرمود: دخترم فاطمه نزد من آی، نزد من آی. او را نزد خود نشاند سپس فرمود: دخترم فاطمه سرور زنان جهان هستی است، از آغاز تا فرجام چون او را می بینم به خاطر می آورم آن چه را که پس از من بر او روا می دارند. گویا او را می بینم که ذلت و خواری به خانه اش راه یافته، حرمتش شکسته شده، حقش غصب شده، از ارثش منع شده، پهلویش شکسته، جنین او سقط می گردد و او ندا می دهد: وا محمدا! اما جوابی نمی شنود، دادرسی می طلبد، کسی به فریادش نمی رسد... از اهل بیتم او نخستین کسی است که به من می پیوندد، نزد من می آید درحالی که محزون، ناراحت، غم دیده و حقش غصب شده و شهید (کشته شده) است.
در آن هنگام رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: خدایا! هر که را به او ظلم کرده لعنت کن و هر که حق او را غصب کرده عذاب کن، هر که به او اهانت کرده خوار ساز و آن که به پهلویش چنان زده که فرزندش افکنده شود در آتش جاودان کن. ملائکه هم می گویند: آمین.
همچنین در بعضی روایات اهل سنت به علت مرگ حضرت زهرا (سلام الله علیها) تصریح شده است:
و لّما جائَت فاطمة خلف الباب لِتردَ عمرَ و أصحابه، عصر عمر فاطمة خلف الباب حتی اسقطت جنینها و نَبَتَ مسمارُ البابِ فی صدرِها و سقطت مریضةً حتّی ماتَت.(23)
چون فاطمه پشت در آمد تا عمر و یارانش را بازگرداند، عمر فاطمه را از پشت در چنان فشرد که جنینش را سقط کرد و میخ در چنان به سینه اش فرو رفت که به بستر بیماری افتاد تا از دنیا رفت.
«گناهی که بخشوده نشد»
إنّ الّذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدّنیا و الآخرة و اعدّ لهم عذاباً مهیناً (احزاب /57).
در روایات متعددی آمده است که در این ماجرا حضرت زهرا (سلام الله علیها) بر ظالمین حق خود، غضب کردند:
روی احمد بن حنبل
إن فاطمه بنتَ رسول الله سألت ابابکر رضی الله عنه بعد وفاة رسول الله ان یقسّم لها میراثها مما تَرَکَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) مما افاء الله علیه فقال ابوبکر رضی الله عنه أن رسول الله (صلی الله علیها و آله) قال لا نورث ما ترکنا صدقه فغضبت فاطمه (سلام الله علیها) فهجرت ابابکر فلم تزل مهاجرتُه حتّی توفّیت(24)
فاطمه دختر پیامبر از ابابکر خواست که ارثش را که خداوند به پیامبر داده بود در اختیار او قرار دهد ولی ابوبکر گفت که پیامبر گفته ما را ارثی نیست و آن چه از ما می ماند صدقه است و جزء بیت المال! لذا فاطمه غضب کرد و ابابکر را ترک گفت و این تا زمان وفات فاطمه ادامه داشت.
و در روایات دیگری از اهل سنت، تصریح و تشدید این غضب آمده که بسیار خواندنی است:
فقال عمر لأبی بکر رضی الله عنها: انطلق بنا الی فاطمه فانها قد اغضبناها فانطلقا جمیعاً، فاستأذنا علی فاطمه فلَم تأذن لهما فأتیا علیّاً فکَلّماه، فأدخلهما علیها، فلمّا قعَدا عندها، حوّلت وجهَها إلی الحائط فسلّما علیها فلم تَرُدَّ علیها السّلام فتکلّم ابوبکر فقال: یا حبیبة رسول الله أغَصبناکِ فی میراثِک منه و فی زوجکِ؟
فقالت: أرأیتکما إن حدّثتکما حدیثاً عن رسول الله تعرفانه و تفعلان به؟
قالا: نعم!
فقالت: نشدتکما الله ألم تسمعا رسول الله یقول: رضا فاطمة من رضای و سخط فاطمة من سخطی فمن أحبّ فاطمة ابنتی فقد احبّنی و م
(((در قسمت آخر منابع ذکر می شود)))
آیا حضرت زهرا به مرگ طبیعی از دنیا رفتند، یا بر اثر جنایتی که بر ایشان روا شد شهید شدند؟»
روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیها و آله) درکتاب های اهل سنت آمده است که در آن به «مقتوله بودن» حضرتزهرا (سلام الله علیها) تصریح شده است و چون در این روایت به همه ظلم هایی که در حق حضرت زهرا (سلام الله علیها) روا شد اشاره کرده اند آن را به صورت کامل برای شما می آوریم:
عن ابن عباس، قال: ان رسول الله صلی الله علیه و آله کان جالسا ذات یوم، اذ أقبل الحسن فلما رآه بکی... ثم اقبلتفاطمه علیها السلام فلما رآها بکی ثم قال: الیّ الیّ یا بنیّه فاطمه فأجلسها بین یدیه فقال: و اما ابنتی فاطمه فانها سیده نساء العالمین من الاولین و الآخرین و انّی لّما رأیتها ذکرت ما یصنع بها بعدی کانّی بها و قد دخل الذّل بیتها و انتهکت حرمتها و غصب حقّها و منعت ارثها و کسر جنبها و اسقطت جنینها و هی تنادی یا محمداه! فلا تجاب و تستغیث فلا تغاث... فتکون اول من یلحقنی من اهل بیتی فتقدم علیّ محزونةً مکروبةً مغمومةً مغصوبةً مقتولةً، یقول رسول الله صلی الله علیه و آله عند ذلک: اللّهم العن مَن ظلمها و عاقب مَن غصبها و ذلّل مَن اذلّها و خلّد فی نارک مَن ضرب جنبَها حتّی ألقت ولدَها فتقول الملائکة عند ذلک آمین.(22)
ترجمه:
این عباس گوید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روزی نشسته بودند که حسن (علیه السلام) وارد شد هنگامی که پیامبر او را دید گریست... سپس فاطمه (سلام الله علیها) وارد شد پیامبر (صلی الله علیه و آله) با دیدن او نیز گریست آن گاه فرمود: دخترم فاطمه نزد من آی، نزد من آی. او را نزد خود نشاند سپس فرمود: دخترم فاطمه سرور زنان جهان هستی است، از آغاز تا فرجام چون او را می بینم به خاطر می آورم آن چه را که پس از من بر او روا می دارند. گویا او را می بینم که ذلت و خواری به خانه اش راه یافته، حرمتش شکسته شده، حقش غصب شده، از ارثش منع شده، پهلویش شکسته، جنین او سقط می گردد و او ندا می دهد: وا محمدا! اما جوابی نمی شنود، دادرسی می طلبد، کسی به فریادش نمی رسد... از اهل بیتم او نخستین کسی است که به من می پیوندد، نزد من می آید درحالی که محزون، ناراحت، غم دیده و حقش غصب شده و شهید (کشته شده) است.
در آن هنگام رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: خدایا! هر که را به او ظلم کرده لعنت کن و هر که حق او را غصب کرده عذاب کن، هر که به او اهانت کرده خوار ساز و آن که به پهلویش چنان زده که فرزندش افکنده شود در آتش جاودان کن. ملائکه هم می گویند: آمین.
همچنین در بعضی روایات اهل سنت به علت مرگ حضرت زهرا (سلام الله علیها) تصریح شده است:
و لّما جائَت فاطمة خلف الباب لِتردَ عمرَ و أصحابه، عصر عمر فاطمة خلف الباب حتی اسقطت جنینها و نَبَتَ مسمارُ البابِ فی صدرِها و سقطت مریضةً حتّی ماتَت.(23)
چون فاطمه پشت در آمد تا عمر و یارانش را بازگرداند، عمر فاطمه را از پشت در چنان فشرد که جنینش را سقط کرد و میخ در چنان به سینه اش فرو رفت که به بستر بیماری افتاد تا از دنیا رفت.
«گناهی که بخشوده نشد»
إنّ الّذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدّنیا و الآخرة و اعدّ لهم عذاباً مهیناً (احزاب /57).
در روایات متعددی آمده است که در این ماجرا حضرت زهرا (سلام الله علیها) بر ظالمین حق خود، غضب کردند:
روی احمد بن حنبل
إن فاطمه بنتَ رسول الله سألت ابابکر رضی الله عنه بعد وفاة رسول الله ان یقسّم لها میراثها مما تَرَکَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) مما افاء الله علیه فقال ابوبکر رضی الله عنه أن رسول الله (صلی الله علیها و آله) قال لا نورث ما ترکنا صدقه فغضبت فاطمه (سلام الله علیها) فهجرت ابابکر فلم تزل مهاجرتُه حتّی توفّیت(24)
فاطمه دختر پیامبر از ابابکر خواست که ارثش را که خداوند به پیامبر داده بود در اختیار او قرار دهد ولی ابوبکر گفت که پیامبر گفته ما را ارثی نیست و آن چه از ما می ماند صدقه است و جزء بیت المال! لذا فاطمه غضب کرد و ابابکر را ترک گفت و این تا زمان وفات فاطمه ادامه داشت.
و در روایات دیگری از اهل سنت، تصریح و تشدید این غضب آمده که بسیار خواندنی است:
فقال عمر لأبی بکر رضی الله عنها: انطلق بنا الی فاطمه فانها قد اغضبناها فانطلقا جمیعاً، فاستأذنا علی فاطمه فلَم تأذن لهما فأتیا علیّاً فکَلّماه، فأدخلهما علیها، فلمّا قعَدا عندها، حوّلت وجهَها إلی الحائط فسلّما علیها فلم تَرُدَّ علیها السّلام فتکلّم ابوبکر فقال: یا حبیبة رسول الله أغَصبناکِ فی میراثِک منه و فی زوجکِ؟
فقالت: أرأیتکما إن حدّثتکما حدیثاً عن رسول الله تعرفانه و تفعلان به؟
قالا: نعم!
فقالت: نشدتکما الله ألم تسمعا رسول الله یقول: رضا فاطمة من رضای و سخط فاطمة من سخطی فمن أحبّ فاطمة ابنتی فقد احبّنی و م
۱۳.۱k
۱۱ اسفند ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.