سال ها پیش

سال ها پیش ،
مادرم ،
لباس های چِریکی اش را دور انداخت
و مستعمره ی پدر شد !!!
از این سطر به بعد
هر چه بنویسم
تُف سربالاست...

#غزل_مرادی
#زنانگی
دیدگاه ها (۵)

پشت کرده ام به گذشته، به روزهایی که با اندوه شب شدند...دشمن ...

یک عمر میان گوشمان خواندند کههمیشه "خوب باش"همیشه لبخند را ب...

فـلــســفـہ ے وجـودت ...چـیــزے بـیـش از #تــولـد یـڪ انــسـ...

جان جداشدنی نیست ماهِ منتَن نیستی که جان دَهَم و وارَهانَمَت...

معرفی فیک (دور اما آشنا )

اسماءعساکرهaamaasakerh

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط