بستم به غزل خنده ی همچون پری ات را
بستم به غزل خنده ی همچون پری ات را
تا رو بکنم لطف غزل پروری ات را
خرداد و شب و کوچه و ایوان و من و تو
ای کاش که طوفان ببرد روسری ات را
هر سکه دو رو دارد و هر شعبده رازی
یک روز عیان میکنم افسونگری ات را
طهران به فدای تو و ان لهجه ی نازت
تغییر نده لحن خوش اذری ات را
دولت قدغن کرده که در شهر بگردی
یا فکر و خیال تو و یاداوری ات را
جرم است جدیدا که جوانها بنویسند
سبک و روش ناز تو و دلبری ات را
تو یاس کبودی همه جا عطر خوشت هست
این شهر نبیند غم خاکستری ات را
دیدم همه جا نام تو اوازه ی شهر است
بستم به غزل خنده ی همچون پری ات را
تا رو بکنم لطف غزل پروری ات را
خرداد و شب و کوچه و ایوان و من و تو
ای کاش که طوفان ببرد روسری ات را
هر سکه دو رو دارد و هر شعبده رازی
یک روز عیان میکنم افسونگری ات را
طهران به فدای تو و ان لهجه ی نازت
تغییر نده لحن خوش اذری ات را
دولت قدغن کرده که در شهر بگردی
یا فکر و خیال تو و یاداوری ات را
جرم است جدیدا که جوانها بنویسند
سبک و روش ناز تو و دلبری ات را
تو یاس کبودی همه جا عطر خوشت هست
این شهر نبیند غم خاکستری ات را
دیدم همه جا نام تو اوازه ی شهر است
بستم به غزل خنده ی همچون پری ات را
- ۷۵۵
- ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط