من آدم بی ذوق و بی استعدادی هستم.
من آدم بی ذوق و بی استعدادی هستم.
من فاقد جذابیت و زشت هستم.
من ....
((من هستم))های هرکسی از دو مسیر به او رسیده است. اول برچسب هایی که از طرف دیگران، از ابتدای کودکی میگیرد و شخص آن ها را همه وقت و همه جا و هنوز با خود دارد. دوم، نتیجه ی انتخاب خود اوست که به منظور طفره رفتن از انجام وظایف دشوار بر خود زده است.
آن کس که با((انگ))هایی که بر خود گذاشته است قابل شناخته شدن باشد عملا نیروها و استعدادهای رشدی خویشتن را نفی می کند.
تمامی((من هستم))هایی که شخصیت شما را خرد ونابود می کند از چهار جمله ی عصبی زیر ناشی می گردد:
1-من چنین هستم.
2-همیشه این طور بوده ام.
3-دست خودم نیست.
4-طبیعتم این طور است.
این چهار نخی که سرشان در دست شماست مهارهایی هستند که شما را از رشد باز می دارند و مانع می شوند تا زندگی خود را در این لحظه و در لحظه های بعد تغییر دهید و آن را مملو از هیجان و تازگی و سازندگی کنید.
((من هستم))های شما، که رفتار مخالف رشد شما را توجیه می کند،به چیزهایی که در گذشته آموخته اید باز می گردند. و هربار که یکی از این چهار عبارت را به کار می برید در واقع می گویید: من قصد دارم همانی باشم که همیشه بوده ام.
شما می توانید رشته هایی را که وجودتان را به گذشته پیوسته اند قطع کنید و تکیه کلام های بی حاصلی را که نتیجه شان رکود شخصیت شماست از فرهنگ محفوظات خود حذف کنید.
دکتر وین.و.دایر
من فاقد جذابیت و زشت هستم.
من ....
((من هستم))های هرکسی از دو مسیر به او رسیده است. اول برچسب هایی که از طرف دیگران، از ابتدای کودکی میگیرد و شخص آن ها را همه وقت و همه جا و هنوز با خود دارد. دوم، نتیجه ی انتخاب خود اوست که به منظور طفره رفتن از انجام وظایف دشوار بر خود زده است.
آن کس که با((انگ))هایی که بر خود گذاشته است قابل شناخته شدن باشد عملا نیروها و استعدادهای رشدی خویشتن را نفی می کند.
تمامی((من هستم))هایی که شخصیت شما را خرد ونابود می کند از چهار جمله ی عصبی زیر ناشی می گردد:
1-من چنین هستم.
2-همیشه این طور بوده ام.
3-دست خودم نیست.
4-طبیعتم این طور است.
این چهار نخی که سرشان در دست شماست مهارهایی هستند که شما را از رشد باز می دارند و مانع می شوند تا زندگی خود را در این لحظه و در لحظه های بعد تغییر دهید و آن را مملو از هیجان و تازگی و سازندگی کنید.
((من هستم))های شما، که رفتار مخالف رشد شما را توجیه می کند،به چیزهایی که در گذشته آموخته اید باز می گردند. و هربار که یکی از این چهار عبارت را به کار می برید در واقع می گویید: من قصد دارم همانی باشم که همیشه بوده ام.
شما می توانید رشته هایی را که وجودتان را به گذشته پیوسته اند قطع کنید و تکیه کلام های بی حاصلی را که نتیجه شان رکود شخصیت شماست از فرهنگ محفوظات خود حذف کنید.
دکتر وین.و.دایر
۳۸۴
۱۹ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.