به دردی دچارم

به دردی دچارم
که نه راهِ بغض می‌شناسد
نه راهِ اشک
فقط خیره می‌مانم
به در
به پنجره
به هر چه که
می‌شود از آن رفت ...
دیدگاه ها (۱)

شب، هر چقدر هم که سیاه باشدتنهایی ام را نمی پوشانددلتنگی‌از ...

ﺍﺯ #ﺑﻬـﺎﺭﺣﻆ ّ ﺗﻤﺎﺷﺎﺋﯽ ﻧﭽﺸﻴﺪﻡ،ﻛﻪ ﻗﻔﺲﺑﺎﻍ ﺭﺍ ﭘﮋﻣﺮﺩﻩ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ .ﺍﺯ ...

در من کسی ست رازی دارد می گوید و میگرید به زبانی بیگانه.

موهای خرمایی بلندت،چشمان پر از حرفت،لبخندت آخ لبخندت...همین ...

🍒🌱پشت این پنجره ها منتظرت می مانمهمه قطب نماها پی پیدا شدنت🍒...

درد که عمیق می‌شود بغض می‌شود بغض که زیاد می‌شود می ترکداشک ...

شده دردی به دلت ریشه کند آب شوی؟همه شب با غم‌دلتنگی خود خواب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط