ﺍﺯ #ﺑﻬـﺎﺭ
ﺣﻆ ّ ﺗﻤﺎﺷﺎﺋﯽ ﻧﭽﺸﻴﺪﻡ،
ﻛﻪ ﻗﻔﺲ
ﺑﺎﻍ ﺭﺍ ﭘﮋﻣﺮﺩﻩ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ .
ﺍﺯ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻭ ﻧﻔﺲ
ﭼﻨﺎﻥ ﺑﺮﻳﺪﻩ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺷﺪ
ﻛﻪ ﻟﺐ ﺍﺯ ﺑﻮﺳﻪ ﻧﺎ ﺳﻴﺮﺍﺏ

دیدگاه ها (۱)

بنشینمــــروکه در دلِ شب، در پناه ماهخوش تر ز حرفِعشــق و سک...

ای که تقویمِ دلم بی تو خزانی ابدیستتو قدم رنجه کنی شب نشده ،...

شب، هر چقدر هم که سیاه باشدتنهایی ام را نمی پوشانددلتنگی‌از ...

به دردی دچارمکه نه راهِ بغض می‌شناسدنه راهِ اشکفقط خیره می‌م...

#سخن_خدا «٦» ﻭَﺃَﻧَّﻪُ ﻛَﺎﻥَ ﺭِﺟَﺎﻝٌ ﻣِّﻦَ ﺍﻟْﺈِﻧﺲِ ﻳَﻌُﻮﺫُﻭ...

#سخن_خدا «١٧» ﺇِﻥَّ ﺍﻟْﻤُﺘَّﻘِﻴﻦَ ﻓِﻲ ﺟَﻨَّﺎﺕٍ ﻭَﻧَﻌِﻴﻢٍ ﻫﻤﺎ...

#سخن_خدا ﺑِﺴْﻢِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢِ ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط