نمی تونه مرغ دلم از حسودی بخونه

نمی تونه مرغ دلم از حسودی بخونه

نمی دونه روی کدوم شاخه باید بمونه

اگه یه روز ببینم کسی براش میمیره

حسودی رو میاره دلم آتیش میگیره

می ترسم حرفای خوبی توی گوشش بخونه

می‌ترسم اون تا بـه سحر تـو خلوتش بمونه

دارم آتیش می‌گیرم

دیگه از غصه و غم

دلم میخواد بمیرم

اگه برگرده پیشم

براش پروانه میشم

ازش جدا نمیشم
دیدگاه ها (۳)

#اینترنت

یه روزی گله کردم مـن از عالم مستیتـو هم بـه دل گرفتی دل مـا ...

نمی دونی کنار تـو چـه حالی داره بیداریبذار باور کنم امشب ، ت...

روزهایی که برای بی مادر شدن این دو تا غصه میخوردیم. بهترین ر...

رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط