ارباب مافیا
ارباب مافیا
part 1
ویو ا.ت
سلام من کیم ا.ت هستم و ۲۳ سالمه من یه خونه جدا برای خودم اجاره کردم و الان دنبال کارم ولی هنوز پیدا نکردم داشتم همینجوری می رفتم که به یه بار رسیدم《 به بارمن دختر نیازمندیم 》رفتم داخل
ببخشید برای کار مزاحم شدم
¿چند سالته
عامم ۲۳
¿اسمت چیه
کیم ا.ت
¿از الان کارتو شروع کن کارت ساعت ۶ عصر تا ۳ نصف شبه
بله ممنون(تعظیم کرد)
¿لباستم اینه بپوشش
چشم
لباسمو پوشیدم یکم بعد بار باز شد اینجا شلوغ شد باید تند تند سفارشارو میبردم نگاه مردای هول و رو خودم حس میکردم داشتم سفارش یه میز و میبردم که یهو دیدم چندتا مرد با کت شلوار تمامن مشکی دور هم جمع شدن و اتفاقی حرفاشونو شنیدم
---نه این قیمت بالاس
----از این پایین تر نمیشه
---حوصله بحث ندارم قیمتو بیار پایین
---من دارم اصلحه های خوبمو بهت میفروشم جئون
جونگکوک: نمی خوام بکشمت چان یول
چان یول:نچ نچ یا به همین قیمتیا......
جونگکوک یه تیر تو مغزش خالی میکنه
ا.ت:اون پسره که اسمش جئون بود اصلحه شو دراورد و مرد رو کشت از ترسیه جیغ بلند کشیدم
ویو جونگکوک
داشتم با چان یول در مورد اصلحه ها حرف میزدم
جونگکوک
داشتم با چان یول در مورد که زیادی بحث کرد و رفت رو عصابم برای همین کشتمش که صدای جیغ یه دختر اومد فهمیدم همه حرفامونو شنیده پس به افرادم گفتم بیارنش عمارت
ویو ا.ت
اون پسره به افرادشیچی گفت و اونا اومدم سمتم تا خواستم جیغ بزنم یه دستمال گذاشتنرو دهنم و سیاهی.....
part 1
ویو ا.ت
سلام من کیم ا.ت هستم و ۲۳ سالمه من یه خونه جدا برای خودم اجاره کردم و الان دنبال کارم ولی هنوز پیدا نکردم داشتم همینجوری می رفتم که به یه بار رسیدم《 به بارمن دختر نیازمندیم 》رفتم داخل
ببخشید برای کار مزاحم شدم
¿چند سالته
عامم ۲۳
¿اسمت چیه
کیم ا.ت
¿از الان کارتو شروع کن کارت ساعت ۶ عصر تا ۳ نصف شبه
بله ممنون(تعظیم کرد)
¿لباستم اینه بپوشش
چشم
لباسمو پوشیدم یکم بعد بار باز شد اینجا شلوغ شد باید تند تند سفارشارو میبردم نگاه مردای هول و رو خودم حس میکردم داشتم سفارش یه میز و میبردم که یهو دیدم چندتا مرد با کت شلوار تمامن مشکی دور هم جمع شدن و اتفاقی حرفاشونو شنیدم
---نه این قیمت بالاس
----از این پایین تر نمیشه
---حوصله بحث ندارم قیمتو بیار پایین
---من دارم اصلحه های خوبمو بهت میفروشم جئون
جونگکوک: نمی خوام بکشمت چان یول
چان یول:نچ نچ یا به همین قیمتیا......
جونگکوک یه تیر تو مغزش خالی میکنه
ا.ت:اون پسره که اسمش جئون بود اصلحه شو دراورد و مرد رو کشت از ترسیه جیغ بلند کشیدم
ویو جونگکوک
داشتم با چان یول در مورد اصلحه ها حرف میزدم
جونگکوک
داشتم با چان یول در مورد که زیادی بحث کرد و رفت رو عصابم برای همین کشتمش که صدای جیغ یه دختر اومد فهمیدم همه حرفامونو شنیده پس به افرادم گفتم بیارنش عمارت
ویو ا.ت
اون پسره به افرادشیچی گفت و اونا اومدم سمتم تا خواستم جیغ بزنم یه دستمال گذاشتنرو دهنم و سیاهی.....
۹.۴k
۱۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.