با تو بودن بخدا حس قشنگیست نرو

با تو بودن بخدا حس قشنگیست نرو
با تو شبهای سیاهم همه رنگیست نرو
تازه دل داشت خودش را بتو عادت میـداد
بین دستِ من و تو مَعبر تنگیست نـرو
مطمئنم بِرَوی سقفِ دلم می ریــــزد
راست می گویمت این خانه کلنـگیست نرو

مانده ام تا چه بگویم که بمانی نَرَوی
آخر ای یار مگر قلب تو سنگیست ؟ نَـــرو
دیدگاه ها (۱)

دیگر سوسوی هیچ چراغی امیدوارم نمی کنددیگر گرمای دستی دلم را ...

بار سنگین است و من کم طاقت ُ دنیا حسود" خم شدن "را عار می دا...

مــن ،بــه سـوخــتن ..عـــــادت دارم !کبــــریــت را ..بــــ...

.می گویند درد را از هر طرف بنویسی درد استنمی دانند که اگر در...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط