هیاهوی غریب و مبهمی پیچیده در جانم
هیاهوی غریب و مبهمی پیچیده در جانم
پرم از حس دلگیری که نامش را نمیدانم
تو اقیانوس سرشار از تلاطمهای آرامی
و من دریاچهی اشکی که دائم رو به طغیانم
بزن نی؛ باز غوغا کن، بزن دف؛ شور برپا کن
به هر سوزی بگریانم، به هر سازی برقصانم
ببین آیینهوار از حس تصویر تو لبریزم
تو آرامی، من آرامم، پریشانی، پریشانم
اگر شعری نوشتم، رونویسی از نگاهت بود
که این دیوانگیها را من از چشم تو میخوانم
#سیده_تکتم_حسینی
#عاشقانه #عکس_نوشته #خاص
#ستایش_قلب_سربی #عکسنوشته
☘☘☘
پرم از حس دلگیری که نامش را نمیدانم
تو اقیانوس سرشار از تلاطمهای آرامی
و من دریاچهی اشکی که دائم رو به طغیانم
بزن نی؛ باز غوغا کن، بزن دف؛ شور برپا کن
به هر سوزی بگریانم، به هر سازی برقصانم
ببین آیینهوار از حس تصویر تو لبریزم
تو آرامی، من آرامم، پریشانی، پریشانم
اگر شعری نوشتم، رونویسی از نگاهت بود
که این دیوانگیها را من از چشم تو میخوانم
#سیده_تکتم_حسینی
#عاشقانه #عکس_نوشته #خاص
#ستایش_قلب_سربی #عکسنوشته
☘☘☘
۹.۹k
۰۸ فروردین ۱۴۰۲