وارد فصل منشدیم جانم

واردِ فصلِ "من"شدیم جانم
فصلی که تا چشم باز کردم،
همه چیز نه سیاه بود،
نه رنگی!
سپیدِ سپید بود...
فصلِ تو گذشت
نشد در پاییزِ تو دل ببندیم
بیا و فصلِ مرا امتحان کن...
"باش"
تا با بودنمان،
زمین و زمان را سپید کنیم
#علی_قاضی_نظام
دیدگاه ها (۲)

نام من رفته‌ست روزی بر لبِ جانان به سهواهل دل را بوی جان می‌...

گاهی ما عکس‌ها را می‌سوزانیمو گاهی عکس‌ها ما را ...همه ی ما ...

‏و تمام جهان هم... که بگویند تو نیستی...من شهادت می دهم که ح...

بگذار همه بدانند دوستت دارمآنقدر که می توانمحتی اگر نباشیچشم...

فراز مردانی

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

love Between the Tides³⁰چند دقیقه بعد تهیونگ به سرعت رفتم سم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط