چه میکنی بادله زارونزارمن
کمتر چنین چون شمس وقمر به عالم
ان رخ زیبایت بنما ای یگانه من ،ای به شبم چلچراغ وبه دلم امید
که ترا گفتست که چون طاووس مست
بگشایی پرو جمعی بخود حیران کنی ؟
خوب من تاج سرم،مرکز دنیای من
ای تو سعیم در صفا و مروه ام ....
شیطنت کن ،شیطنت هایت به جانم میخرم.....
هرچه میخواهی همان کن تاکنارتومنم
دلبرم!!!در دلم دردیست که جانم رابلب او ده است....
چاره اش آغوش توست ،اینرا طبیبان گفته اند....
آیریلیقدن تانمردم
یابیایامن بیایم
ان رخ زیبایت بنما ای یگانه من ،ای به شبم چلچراغ وبه دلم امید
که ترا گفتست که چون طاووس مست
بگشایی پرو جمعی بخود حیران کنی ؟
خوب من تاج سرم،مرکز دنیای من
ای تو سعیم در صفا و مروه ام ....
شیطنت کن ،شیطنت هایت به جانم میخرم.....
هرچه میخواهی همان کن تاکنارتومنم
دلبرم!!!در دلم دردیست که جانم رابلب او ده است....
چاره اش آغوش توست ،اینرا طبیبان گفته اند....
آیریلیقدن تانمردم
یابیایامن بیایم
۷۶۸
۲۲ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.