دیشب که نام تو را بردم و ستاره ها دستهایشان را به من دادن
دیشب که نام تو را بردم و ستاره ها دستهایشان را به من دادند تا روی کهکشان قدم بزنم ، ماه به احترام دوست داشتنت از پیش پایم بلند شد و پیشانی ام را بوسید بعد توی گوشم گفت سلامش را برسانم و بگویم اگر میدانستی روشنایی هلال چشمهات دلیل خجالت و پنهان شدنش پشت ابرهاست با مهربانی ای که از تو سراغ دارد کمتر به آسمان نگاه میکردی...
- ۲.۸k
- ۳۰ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط